ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۲۳ مطلب در آذر ۱۳۹۵ ثبت شده است

ابن کاخ را نیز که در تصویر فوق می بینید در دامنه ی یک کوه و

در یک دشت بنا شده است. در کلاردشت !!

[ (اما) شما در دشت های این سرزمین ، کاخ ها می سازید و از کوه ها خانه هایی می تراشید !!... ] 

.

از چه می ترسید و از چه واهمه دارید ؟ آیا از این موضوع هراس دارید که اگر از قوم ثمود انتقاد کنید ، ممکن است قوم عاد ، دیگر بار بر شما تسلط بیابند ؟ چنین نیست که می پندارید...
.
" ... (ای قوم ثمود !) یاد کنید که خداوند ، شما را از پس قوم عاد جانشین آنان کرد و در این سرزمین جایتان داد. 
(اما) شما در دشت های این سرزمین ، کاخ ها می سازید و از کوه ها خانه هایی می تراشید (تا از بلایای زمینی و آسمانی در امان باشید !!).
پس (لااقل) در این سرزمین فساد نکنید و نعمت های خدا را به یاد آورید (پیروزی تان را بر قوم جاهل و ظلوم عاد).
.
اما سران قوم ثمود که سرکشی می کردند به گروهی از ایمان آورندگان که ضعیف شمرده می شدند گفتند : آیا مطمئن هستید که صالح از طرف پروردگارش فرستاده شده است ؟ ما به چیزی که شما به آن ایمان آورده اید کافریم.
سپس از فرمان خدا سرکشی کردند و موجود زبان بسته ای را که آنها را از کشتنش نهی کرده بودیم کشتند و به صالح گفتند اگر از پیامبران هستی عذابی را که به ما وعده داده ای برای ما بیاور.
پس زمین لرزه آنها را بگرفت و در خانه هایشان (همان خانه های مستحکم ، مقاوم و ضد زلزله که با قوم خویش ساخته بودند) در جای بمردند.


پس صالح از ایشان روی برتافت و گفت : 
" ای قوم من ! براستی آیا من (خیلی پیش از این واقعه ی عذاب ،) پیام پروردگارم را به شما نرساندم ؟ و شما را نصیحت نکردم ؟ (نگفتم ناقه را رها کنید ، آزادش سازید و نکشیدش ؟ نگفتم اگر کاخ های عظیم در دل کوهها می سازید لااقل بین مردم به فساد نپردازید ؟) چرا شما خیرخواهان را دوست نمی دارید ؟ (چرا شما خیرخواهان را دوست نمی دارید ؟) ".


(شما بسیار ستمکارید. هم بر خود و هم بر دیگران. چرا که) پس از صالح ، لوط را فرستادیم که به قوم خود گفت : آیا عمل زشتی (لواط) را مرتکب می شوید که پیش از شما هیچیک از جهانیان مرتکب نشده اند ؟ شما از روی شهوت ، به جای زنان به سراغ مردان می روید. آری شما مردمی تجاوز پیشه اید.
ولی پاسخ قومش جز این نبود که گفتند : 
آنها را از شهر خود بیرون کنید ، 
آنها کسانی اند که به پاکی تظاهر می کنند. (!!؟؟) ... ".


[بخشی از آیات 73 تا 83 از سوره ی اعراف]

* پاورقی :

"اعراف" به یک تعبیر به معنای مکان های بلند ، مکان هایی بین دوزخ و بهشت ، و برزخ نامیده شده است.

(الله اکبر). 

.

.

  • آسیه خوئی

.

خوب...
بسیار خوب...
برگشتیم لیلاجان ؟؟ 
دانستی که تقدیر همیشه همین بوده ؟
و گریزی نیست از خود !
از بیابان های ناگهان !...
.
هر جا رویم زمین همین رنگی ست که بوده 
و تکلیف همان. 
جاری کردن آسمان 
با رقص سیب های سرخ 
و جاروب زمین با رودهایی که
چشمه چشمه 
از سرانگشتان بجوشد... 
.
حالا که برگشتی
برای آخرین بار 
به یادت بسپار
هرگز 
دیگر از رفتن نگویی 
که من باز هم 
پیش از تو خواهم رفت...
.
باید بمانیم
حتی اگر 
به جای سیب های سرخ آسمان
رگ های ما
زمین را تطهیر کند...
.

.
آسیه خوئی ـ 95/9/14 ـ یکشنبه 23:39

.

.

  • آسیه خوئی

.

هر لحظه سُــرایـد سخنـی تــازه تـرم
هر ذره ی هستی که در او می نگـرم
تـا نـوبـتِ گفتــارِ تـــو آیــد ، شــــایـــد
در عــالــمِ دیگـر برســی در نظـــرم !!
.

.
آسیه خوئی ـ 95/9/10 ـ چهارشنبه 22:20

.

.

  • آسیه خوئی

.

اصلاً به کسی چه که چه کردید وُ چه گفتید ؟!
صـــد آینـــــه را مــاتِ کــه کردید وُ چه گفتید ؟!

هــر شب بت افســونگــری از مـــــاه تراشیـد
شقّ القمر این است که کردید وُ چه گفتید ؟!

ایــن قصــه ی دیــروز شمـــا بــود ، وَ امــروز
تکرارِ همان غصه به "کردید وُ چه گفتید" !؟

هــر روز بــه تفسیـــر نشستیـد وُ بـــه تــأویــل ...
اصلاً به کسی چه که چه کردید وُ چه گفتید !؟
.

.
آسیه خوئی ـ 95/9/10 ـ چهارشنبه 22:05

.

.

  • آسیه خوئی

.

سه رباعی که در مرداد ماه امسال سروده شده بود :
.
1ـ روزِ راه رفتن جنگل
روزی کــه درختــان همـه بیـدار شوند
از راه بیـــاینـــد و پـــدیــدار شــونـــد ؛
آن دار و درختان بتِ زائیده ی خویش
آغــوش بگیــرند و سپیــدار شــونــد !
.
2ـ چرخ
هیهات که آسمــان نخواهد چرخید
بر وفق مـراد ظالمــان ، بـی تـردیـد
چل سال اگر به سحـر و جادو گردد
یکبــاره به قـدر نیــل خـواهد بـاریـد
.
3ـ شفق
قرنی ست درخت ِ ارغوان است وطـن
در خــون سیـاوشان نهان است وطـن
یک روز گل شفـق بـه سـر خـواهـد زد
آنـــروز کـــه دار ظالمــان اسـت وطـــن
.

.
آسیه خوئی ـ مرداد ماه 1395
عکس توسط یکی از دوستان ارسال و ویرایش شده. ممنون.

.

.

  • آسیه خوئی

.

چنان از صبـــر ، هــر بــرگ از وجـودم تلخِ تلخ است
که صبـــر از دفتــر شعـرش کنــون مولای بلخ است
دلی که در کنارش کیسه ی زَهــره ندارد 
به غُرّه کِی شود زُهـره ؟ اگر ماهی به سلخ است !
.
.
آسیه خوئی ـ 95/9/7 ـ یکشنبه 03:35

.

.

  • آسیه خوئی

.

نهنگی را مانم
که اگر امواج سبز و آبی
جسم کودکش را بر شانه های خود ببرند
تمام آب های اقیانوس را به یکباره
بر ساحل امن و امین رویاهاشان
تُف خواهد کرد

تُف خواهد کرد
تمام تخته پاره های موج سواران را
بر قلب سنگین صخره ها
آنان که به تماشای درامی مهیج نشسته اند
آنان که بر دیدن اشک نهنگان
تشنه ترین وُ
حریص ترین اند...

.
.
آسیه خوئی
.
.
  • آسیه خوئی

.

خورشیدکِ من !
کبوتران
دست آموز دانه شدند وُ
جَلد بام های حقیر کفتربازان.

کفتربازان
این خوک های سر به زیر و 
کرکسانِ بی آسمان و
ماهی هایی که دهان های بی سرودشان را
به شیشه های تزئینی آکواریوم چسبانده اند
گرسنگانِ لوش و لش و لجن
.

.
آسیه خوئی

.

.

  • آسیه خوئی

.

خوشا به حال خدایان که لامکان هستند
و فارغ از سگ و قاضی و پاسبان هستند !

کمین نکرده و دنبالشان نمی افتند
همین که سایه ندارند در امان هستند !

خوشا به حال کسانی که زنده اند فقط
به زعم اینکه پس از مرگ جاودان هستند !

زبان بریده و لالند در مقابل ظلم
و پیش خلق خدا این هوا زبان هستند !

و ساکتند که بی دردسر بلمبانند
وگرنه عاشق آزادی بیان هستند !

ازاین طرف همه خود را مدرن می خوانند
از آن طرف پی دوران باستان هستند !

در آن زمان همه دنبال این زمان بودند
در این زمان همه دنبال آن زمان هستند !

چه پیش آمده یاران که خانه ها حتی
به پایداری دیوار بد گمان هستند ؟

بگو طناب شما را به عرش خواهد برد
به بچه ها که به دنبال نردبان هستند !

غنیمتی ست قفس ای پرنده جان که هنوز
گلوله های زیادی در آسمان هستند !

به دستبند تو سوگند دستمان بند است
که در حقیقت در بند، بندگان هستند

قلم به دستی و باید قلم شود پایت
که از قدیم سگان لنگ استخوان هستند

من و تو ایم و همین واژه های سرگردان
به ما چه خلق چنین اند و یا چنان هستند

"اگر جهان همه دشمن شود به دولت دوست
خبر ندارم از ایشان که در جهان هستند"
.

.
"رحیم رسولی"

.

.

  • آسیه خوئی

.

سایت اینترنتی خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) ، طی پیام زیر به همه ی هموطنان ایرانی ، ارتباطِ بدون واسطه با کل مسئولین جمهوری اسلامی را اعلام کرده است : 


"هموطن گرامی
ایرنا بعنوان رسانه ی ملی بر اساس مسئولیت قانونی خود وظیفه انعکاس نظرات، پیشنهادات، انتقادات و درخواست های مردم به مسئولان را عهده دار می باشد.
این ارتباط بدون واسطه بوده و مطالب شما مستقیم بصورت مستمر و محرمانه به مسئولین ذیربط منعکس خواهد گردید.
درج آدرس پست الکترونیکی - شماره تماس اختیاری است و امکان ارتباط با شما و اعلام نتیجه اقدامات از سوی مسئولان را میسر خواهد کرد.
خبرگزاری جمهوری اسلامی (ایرنا) ".
.
اگر چه بعضی مسائل بسیار بغرنج و مشکلات ناهنجار و وحشتناک سربازها و موارد مشابه آن را باید بصورت حضوری و کتبی به چند شخصیت متفاوت دیگر اعلام کرد اما همین امشب متن پُست "سربازها را به مرزها نفرستید" را برای هر یک از اشخاص زیر ارسال کردم و از همین اکنون منتظر پاسخ آنها می مانم :


1- حسن روحانی (رئیس جمهور)
2- محمد حسین باقری (رئیس ستاد کل نیروهای مسلح)
3- علی شمخانی (دبیر شورای عالی امنیت ملی)
4- عطاءالله صالحی (فرمانده کل ارتش)
5- حسین اشتری (فرمانده نیروی انتظامی)
6- محمد علی جعفری (فرمانده کل سپاه پاسداران)
.

.
پ.ن. : لینک متن "سربازها را به مرزها نفرستید" :


https://www.facebook.com/photo.php?fbid=1701445096837417&set=a.1429127290735867.1073741827.100009158289454&type=3&theater

.

.

  • آسیه خوئی