ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

بال بازرَوان

دوشنبه, ۳۰ شهریور ۱۳۹۴، ۱۰:۳۷ ب.ظ

.

اعتقاد یا عدم اعتقاد تو به خدا تا زمانی هیچ تأثیر منفی حتا در حد یک ابسیلون( خوشبختانه ) بر هستی ، خلقت ، جهانبینی های مختلف و متعدد و اذهان مردم نخواهد داشت که تو از چهارچوب اصول اخلاقی ، انسانی و اجتماعی خارج نشده باشی. 

.
زمانی که تو به اصول اخلاقی ، انسانی و اجتماعی پایبند نباشی مردم به صحت و سقم ناباوری های تو نسبت به وجود خدا هیچ وقعی نمی نهند. هرچند حتا اگر اخلاقی ترین و انسانی ترین و اجتماعی ترین رفتار و کردار را نیز داشته باشی باز هم مردم در نهایت ، به بی اعتقادی تو نسبت به وجود خدا توجهی ندارند. چرا که آنها فقط به سعادت و فلاح جامعه ی خویش می اندیشند. چه بر آن جامعه یک حکومت دینی( اعم از یهودیت ، مسیحیت ، اسلام و ... ) حاکم باشد و چه یک حکومت لائیک را بر جامعه ی خویش پذیرفته باشند.

بنابراین پیش از ابراز بیخدا بودنِ خود باید انسانی اخلاق مدار باشی تا اندیشه ، سخن ، رفتار و حتا وجود تو در جامعه قابل پذیرش باشد.
.
بی تأثیری و خنثی بودن وجود بیخداها در جامعه ، زمانی از این شکل خود خارج شده و منفی و سوء خواهد بود که دلیل و علت زیر پا گذاشتن اصول اخلاقی ، انسانی و اجتماعی آنها ؛ بی اعتقادی و عدم اعتقاد ایشان به وجود خدا بوده باشد. همانطور که این موضوع در مورد معتقدان به هر دین و آئینی و هر نگرش و جهانبینی ای صدق می کند آنجا که برای پیشبرد ، اجرا و اِعمال اعتقادات و اندیشه ی خود متوسل و یا مجبور به نقض و انکار اصول اخلاقی ، انسانی و اجتماعی می شوند.

.
پیش از آنکه تو همچنان معتقد باشی که هدف ، وسیله را توجیه می کند و برای رسیدن به اهداف جناحی و جناقی خویش ، خود را ملزم به انکارِ حتا اصول اخلاقی بدانی ؛ خود و اندیشه ی خود را در پیشگاه دیدگان مردم انکار کرده ای. 
اصولا انسان یا گروهی که برای سرکوب مخالفین خود متوسل به انکار مضامین مورد قبول اجتماع و جامعه ی خویش (اصول اخلاقی و ... ) می شود موجود بسیار وحشتناکی ست. غولی ست که شاخ و دم خود را نمی بیند. یعنی توجهی به غول شدن خود ندارد و هر آینه ای را برای دیدن چهره ی خود دروغگو و مزور می نامد. اگر گفتم موجود بسیار وحشتناکی ست باید اضافه کنم که فقط برای وجود و دوام وجود خویش بعنوان عضوی از جامعه ، وحشتناک است. چرا که هیچگاه به مقصود خود نخواهد رسید و موفقیتی در پیشبرد و اِعمال اندیشه ی خود نخواهد داشت. و این نیز فقط به این دلیل است که چنین موجودی حتا اگر به یک موفقیت نسبی دست یابد پیش از نائل شدن به پیروزی های بزرگتر معتقد است که باید اصول بیشتری را زیر پا بگذارد.

.
افراد جامعه هیچگاه در هیچ موضوعی به این اشخاص و گروه ها اقتدا نخواهند کرد.
اقتدا به آنان مانند اقتدا به روشنگر و روشنفکری ست که در بیان و گفتار خود از سلاح فحاشی و تخریب شخصیتِ مخالفان خود - به خیال خویش - بهره می برد.
اقتدا به آنان مانند اقتدا در عرفان به عارفی ست که منظرگاه تجلیات حق را فقط در پیکره و چشم و ابرو و گیسوان زن می داند. (!!)
اقتدا به آنان مانند اقتدا در فرهنگِ مطبوعات به طنازی ست که طنزنویسی را با تهمت زنی و هتک حرمت به غلط افتاده است.
اقتدا به آنان مانند اقتدا به عالِم و مجتهدی ست که دین را فدای سیاست و حکومت دینی می کند.
اقتدا به آنان مانند اقتدا در هنر هفتم به سینماگرانی ست که برای روتین بودن روال ساخت فیلم هایشان معتقد به رو تن بودن بازیگرانِ انتخابی شان می باشند. (!!)
اقتدا به آنان مانند اقتدا در فرهنگ و ادبیات به ادیبی ست که از قضا (!!) دبیر و مجری جلسات فرهنگی ست و سخت معتقد است که پس از نام بردن هر یک از حاضرین در جلسه برای ایراد سخن یا شعرخوانی ، می تواند حداقل یک شب در آغوش او بخسبد. (!!) و لابد بعد از این خیالات ، اگر بخواهیم خیلی مثبت به پندارهای وی نظر داشته باشیم هیچکس گمان نمی کند که تمام شاعرانی که در جلسه ی وی تاکنون شعر خوانده اند در صورت مادینه بودن ، معشوقه و محبوبه تلقی می شوند و در صورت نرینه بودن ، شاهد و ساقی. ( به قول همان اهل ادب و فرهنگ ) !!!!
اقتدا به آنان مانند اقتدای زنان به همسری ست که دلی به وسعت و گنجایش انواع معشوقه های مختلفه و متعدده دارد و از قضا (!!) اصول اخلاقی را به فرزندان و دختران و خواهران خود آموزش می دهد. 
اقتدا به آنان مانند اقتدا به ...
وقس علیهذا 
وقبض اذهب الى الأسفل إلى أدنى مستویات المجتمع. *
* ترجمه : و همینطور بگیر برو پایین تا نازل ترین سطوح جامعه

.

.

آسیه خوئی (ایلیا) ـ دوشنبه 94/6/30 

.

.

  • آسیه خوئی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی