ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

کلمات کلیدی

اِشکِلَک

حقوق جامعه بر رهبران

سلوک

" یکی" بود یکی نبود

حجاب و پوشش زنان

باران

دریا

عشق

ویرگول

پلاسکو

فشار

شستشوی مغزی

طوق

هدهد

نقّاش

آذرخش

کره‌شمالی

ایران ویرانم

ماهنامه_کلک

مروارید

دستار

تغییر نام خیابان ولیعصر

صدف

نوروز

فاطی

لولو

"سیستان و بلوچستان" فقیرترین استان ایران

هواپیمای C_130

زاده ی مَه

شعبده

بایگانی
آخرین مطالب
  • ۹۵/۱۲/۱۸
    زن
پربیننده ترین مطالب
محبوب ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

صیّــاد ِ خویش

چهارشنبه, ۱۲ خرداد ۱۳۹۵، ۱۱:۳۳ ق.ظ

.

یک چشم تو باز است ، یک چشم تو ماهی

صیــــادی و جــز خـویـش در دام نخـواهی

.

.

آسیه خوئی

.

.

  • آسیه خوئی

صیّــاد ِ خویش

نظرات  (۲)

  • ۱۳ خرداد ۹۵ ، ۱۱:۲۳
  • مداد کوچک
    • بسیار عالی
    پاسخ:

    درود

  • ۱۸ خرداد ۹۵ ، ۱۲:۲۱
  • هناسه سرد
    • تو ماهی و من ماهی این برکه کاشی...اندوه بزرگیست زمانی که نباشی...
    ناخوداگاه با خوندن مطلب این بیت به ذهنم اومد....
    پایار باشید
    پاسخ:
    یکی از دوستان در باره ی تصویر فوق که برای صدر ستون مشخصات وبلاگم انتخاب کرده بودم چند بیت از غزل زیر را برایم فرستاده بود و منهم در جوابِ شعر ایشان ، بیت بالا را در باره ی تصویر نوشتم. شعری که نوشته بودند این بود :

    چه شبیخون قشنگـی زده آغاز نگاهـت
    باز هم صید خودش کرده مرا ، بازِ نگاهت

    چشم هایت به من افتاد و مرا باز صدا زد
    می کِشد پای مرا ســوی تو آواز نگاهت

    چشم زیبای تو را دیدم و این معجزه کافی ست
    من که ایمان به تو آوردم و اعجاز نگاهت

    ـــــــــــــــــــــــــــــ

    بله غزل علیرضا بدیع بسیار زیبا سروده شده همانطور که شاعران بسیاری از قدیم تا به اکنون با کلمات ماه و ماهی شعر سروده اند. 


    مثل مولانا :

    تو هم بیرون رو از چرخ و زمین زود

    که تا بینی روان از لامکان آب

    رهد ماهی جان تو از این حوض

    بیاشامد ز بحر بی‌کران آب

    در آن بحری که خضرانند ماهی

    در او جاوید ماه و جاودان آب


    یا مثل خیام :

    از هر چه به جز می است کوتاهی به

    می هم ز کف بتان خرگاهی به

    مستی و قلندری و گمراهی به

    یک جرعه ی می ز ماه تا ماهی به


    یا مثل حافظ :

    اگرت سلطنت فقر ببخشند ای دل

    کمترین ملک تو از ماه بود تا ماهی


    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم