ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

قدرت !؟

پنجشنبه, ۲۴ دی ۱۳۹۴، ۰۴:۵۱ ب.ظ

.

کلمه را با کلمه ، شعر را با شعر ، اندیشه را با اندیشه ، هنر را با هنر و دانش را با دانش پاسخ گفتن ؛ نشاندهنده ی قدرت ، دارایی ، توانایی ، هوش و داناییِ یک حکومت است.
هر حکومت و دولتی که علم و هنر و اندیشه را با شلاق و زندان و اعدام پاسخ گوید در واقع در حوزه ی حکومتِ خود نه عالمی دارد ، نه هنرمندی و نه اندیشمندی.
آنچه دارد نادانی است و زور.
و اگر همچنان پابرجاست ، 
این ماندگاری نشاندهنده ی آن است که این حکومت ، حکومتِ ثروت و دارایی ست !
چرا که علاوه بر زور ، 
زر و تزویر نیز جزو مایملکِ پایدار اوست و دارایی او بر اساس زر و زور و تزویر است نه بر مبنای علم و هنر و اندیشه.

.

.

  • آسیه خوئی

نظرات  (۳)

  • *****************************
  • کلمه را با کلمه ، شعر را با شعر ، اندیشه را با اندیشه ، هنر را با هنر و دانش را با دانش پاسخ گفتن ؛ نشاندهنده ی قدرت ، دارایی ، توانایی ، هوش و داناییِ یک حکومت است.
    هر حکومت و دولتی که علم و هنر و اندیشه را با شلاق و زندان و اعدام پاسخ گوید بدین معنی ست که در حوزه ی حکومتِ خود نه عالمی دارد ، نه هنرمندی و نه اندیشمندی.
    آنچه دارد نادانی است و زور.
    و اگر همچنان پابرجاست ، 
    این ماندگاری نشاندهنده ی آن است که این حکومت ، حکومتِ ثروت و دارایی ست.
    چرا که علاوه بر زور ، 
    زر و تزویر نیز جزو مایملکِ پایدار اوست.


    برگرفته شده از : ilia-khoei.blog.ir ــ نویسنده : ایلیا خوئی
  • rasoulahadi70@gmail.com
  • ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد***در دام مانده باشد صیاد رفته باشد

    آه از دمی که تنها، با داغ او چو لاله***در خون نشسته باشم چون باد رفته باشد

    امشب صدای تیشه از بیستون نیامد***شاید به خواب شیرین، فرهاد رفته باشد

    خونش به تیغ حسرت یا رب حلال بادا***صیدی که از کمندت آزاد رفته باشد

    از آه دردناکی سازم خبر دلت را***وقتی که کوه صبرم بر باد رفته باشد

    رحم است بر اسیری کز گرد دام زلفت***با صد امیدواری ناشاد رفته باشد

    شادم که از رقیبان دامن کشان گذشتی***گو مشت خاک ما هم، بر باد رفته باشد

    پرشور از "حزین" است امروزکوه و صحرا***مجنون گذشته باشد فرهاد رفته باشد

    خوشحالم

  • مداد کوچک
  • هر کسی آمد به من برخورد کرد

    از من گذشت

    ظاهرا دیوار

    اما غالبا در بوده ام.

     

    اصغر عظیمی مهر



    پاسخ:

    ممنونم مینای عزیزم. درود.

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی