ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تیر سه شعبه» ثبت شده است

.

هر گاه روزنگار تقویم کشورهای اسلامی به ماه محرم می رسد و در این ایام به نحوه ی شهادت یکی از فرزندان امام سوم مسلمانان توسط تیر سه شعبه ی حرملة بن کاهل اسدی اشاره می شود ؛ آنچه که در ذهنم از کلمات "تیر سه شعبه" نقش می بندد مصائبی ست که بسیار سخت تر از مصیبت از دست دادن انسان های کاملی همچون امام حسین است.
تیر سه شعبه ای که به واقع گلوگاه مسیر امام را نشانه رفته بود و با اتحاد و همبستگی با یکدیگر در صدد مسدود کردن راه تنفس افکار و اهداف او برآمده بود عبارت بود از :
زر ، زور و تزویر. سرمایه داری انحصاری و اشرافیت گرایی ، قدرت حاکم و استبداد ، استحمار و فریب.
یکی از ارکان نظام اشرافیت(سرمایه داری) ، فاصله است که به وسیله ی تأکید بر آن استوار می ماند. نظام اشرافی برای حفظ برتری خود باید همیشه متمایز باشد و فاصله ی خود را از عوام و مردم ، با کبر و غرور و قدرت حفظ کند تا برای خود احترام بخرد. به همین دلیل است که نمایندگان زر و زور(سرمایه داری انحصاری و قدرت حکومت استبدادی) برای تداوم بخشیدن به بقای خود دست به دست یکدیگر می دهند.
این دو نیرو (زر و زور) برای کسب احترام و حرف شنوی از سوی مردمان ، احتیاج به قوه ی سومی نیز دارند تا در کنار آنها قرار گیرد. تزویر (استحمار و فریب). این قوه ی سوم با تکیه بر نقاط ضعف و علایق مردم(مانند دین، آزادیخواهی و مبارزه) آنها را بسوی نخوت و سستی و انفعال می کشاند تا ناگزیر در تبعیت از دو قوه ی دیگر فعال باشند. مهمترین ابزار تزویر و استحمار ، اهانت به عوام و خواصِ آنان است.
پس به ناگزیر در چنین جوامعی ، احترام و اهانت به شکل دو قطب لازم الوجود در کنار هم قرار می گیرند. احترام به اشراف بواسطه ی فشاری که قدرت به مردم وارد می کند و اهانت به عوام و به مردم بواسطه ی فشاری که استحمارگران با حیل و تدابیر خاص خود نسبت به آنان بکار می برند.
گاهی این احترام و اهانت ، آنچنان با افراد عجین می شود که اصالت اشراف و حقارت مردم به شکل یک باور مسری در می آید. اگرچه تأکیدی که عوامل حکومت زر و زور و تزویر بر احترام به این سه قوه می ورزند افشاکننده ی چیزی ست که احترام ، پرده پوش آن است : توهین و بی احترامی. 
استعداد فوق العاده بالایی که این سه قوه در توهین و بی احترامی دارند نشان از همان نشانه گیری حرمله با تیر سه شعبه اش دارد که دریدن گلوی حق و حقیقت را هدف قرار داده است.

.

.

  • آسیه خوئی