ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حسادت» ثبت شده است

حسادت ، نکته ی خیلی پیچیده ای نیست اما این نکته خیلی عجیب است که حسادت در بین افراد متدین نسبت به یکدیگر خیلی بیشتر بروز پیدا می کند تا در بین افراد غیر متدین نسبت به همدیگر. عجیب تر اینکه احساس حسادت بین مؤمنین ، اغلب از سوی مردان نسبت به زنان نیکوصورت بروز پیدا می کند ! 

حسادت در بین متدینین به این دلیل خیلی شگفتی آور است که ایشان خدایی را می پرستند که به گفته ی خودشان همه ی صفات خوب را با هم دارد اما همین آدم ها اگر در بین خود افرادی را ببینند که حداقل دو یا سه صفت خوب را با هم داشته باشند ، اصلا برایشان قابل تحمل نیست و مدام سعی می کنند تا آنها را با مغلطه ها و سفسطه های مختلف به بحث و جدل های لفظی و عملی بکشانند و در نهایت کار را به جایی برسانند تا آن افراد را در ابراز هر ایده و ارائه ی هر نظریه ای که پسامد حضور عینی آنها در جامعه است و موجب بیشتر دیده شدن و بیشتر به چشم آمدن آنها می شود ، دچار استیصال سازند. 
.
اگر بخواهم بارزترین مثال را برای تلاش های حسد ورزانه ی این افراد عنوان کنم می توانم به سه صفت جمال و کمال و جلال خداوند اشاره کنم که او به گفته ی خودِ این افراد ، این سه صفتِ به خصوص را همزمان با هم دارد و همیشه این سه صفت را برای خداوند در ادعیه و محمدت ها و ثناهای شان ، توأمان به او نسبت می دهند اما خدا نکند اگر شخصی یا اشخاصی حداقل دو صفت از این سه صفت خاص را با هم داشته باشند. 
مثلا کافی ست که کسی به نسبت مخلوق بودن خود ، هم از کمالات انسانی برخوردار باشد و هم از جمال ظاهری. آن زمان است که با وجود اینکه می دانند این افرادِ زیبا صورت ، اهل معنی هم هستند و برخی نیز از کمال و جلال خدایی هم برخوردارند مدام به آنها طعنه و کنایه خواهند زد که :
.
* صـورت زیبا نمــی آید به کار/ حرفی از معنی اگر داری بیار
* آنچه اندر آینه بیند جوان/ پیر اندر خشت بیند بیش از آن
* نقش و صورت ، پیش آن معنی ، سد است
* مسافران جهان را چو نیست روی مقام
دو روز منزل و آرامگه ، چه خوب و چه زشت
* برو چون مه پی خورشید می‌کاه
که بی‌کاهش جمال افزاش نبود
و ... و .... و ......

در حالیکه این خصلت ناپسندیده ، یعنی حسادت و به تبع آن سنگ اندازی پیش پای انسان های نیک سیرتی که نیکوصورت هم هستند ؛ در بین غیرمتدینین و بخصوص در روابط غربی ها خیلی خیلی کمتر به چشم می خورد.

.

.

  • آسیه خوئی