ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خضوع بنفشه» ثبت شده است

Sulamith Wulfing

                                           گل لیلیـوم (سوسـن چلچـراغ)

.

زانو زده بر پای شما ، هر چه مَلَک در شبِ رحمانی

قدری ست در این شب که نداند کسی ادراکِ "چه می دانی؟ "

.

گل ها همه در صف شده ، صافات به عطری که برانگیزید

نرگس زده زانوی ادب ، چشم به "لب بسته ی خندانی"

.

سوسن که به ده فن ، سخن از عشق به لب داشته ، خاموش است

خَم گشت بنفشه ، کله انداخت بر آن طلعت ریحانی

.

در کاسه ی خود ، لاله به جوش آوَرَد این باده ؛ بفرمایید :

"گل _داغ" به خونِ جگری پیشکشِ محفل ربانی

.

هُش دار که یک لحظه به آنی بدمد زنبقِ ترسایی

هرگز قدمی رنجه نکن جای یکی عالِمِ صنعانی

.

حالا بسُرا شعرِ تَری را به گلوی گل شیپوری

بسم اللهی از عشق به فرمان هوالباده ی روحانی

.

ایلیا ـ 90/11/20

.

. 

  • آسیه خوئی