زن
تصویر رودخانه ی وُلگا
دانلود آهنگ "قایقرانان وُلگا" از آلبوم "خوشه های گندم"
.
وُلگای روس است
در شریان های او که
با جریانِ دو آبشار خاکستری رنگ
از چشم هایش تا بیکران
باز اینهمه شاد است.
* * *
هنگام نوشتنِ این شعر
زنی پشت میز سخنرانی اش می ایستد
و کلمات چیره دست ،
ناگهان
دو آبشار خاکستری رنگ است که
از چشم هایش تا انتهای مغرب و مشرق
پیشِ پای جمعیتی که نیست
جاری می شود.
* * *
او که هر روز
دود و خاکستر را گردگیری می کند
از برگ گلدان ها و درخت ها ،
صفحه ی بزرگترین ساعت در خاور دور و نزدیک ،
از حروف سربی کتاب های مدرسه ،
قاب عکس پدربزرگ ،
از کتابِ بی طاقت روی رف های بی طاق ،
کابل های نشسته بر کمر دخترکان شانزده ساله ،
از کرکره ی مغازه ها ،
ابرهای شیمیاییِ آسمانِ هیروشیما ،
از سنگ قبر سربازان ژنرال دوگل ،
لوکیشن های تارِ تاراکوفسکی ،
از کفش های رابعه ،
نامه های فودکس فلوریا ،
از شیشه های شرابِ مسمومِ راسپوتین ،
فوّاره های میدان ولیعصر ،
از عصای خضر ،
و چپق دون خُوان ...
پس کدام تصاویر
ذائقه ی چشمهایش را کور کرده ؟!
.
می دانم ، تعبیر تو هم
هرگز چنین نخواهد بود :
" آنچه دیگر نباید ببیند
رنگ های خاکستری ست." !!.
.
#آسیه_خوئی ـ 1383/1/17
ماهنامه ی کلک ـ شماره ی 147 ـ خرداد 1383
#زن
#ولگا
.
.
- ۹۵/۱۲/۱۸