.
دیدی فاطی ؟
دیدی چه آتیشی به پا شد ؟
دیدی حالا ؟ حالا فهمیدی وقتی که بهت میگن "فاطی ساکت باش ! فاطی هیچی نگو ! .. یکی جلوی اینو بگیره"، یعنی چی !؟
دیدی جواب حرفات رو با آتیش گرفتی ؟
فاطی ! دیدی اگه به سلوک سکوت درنیای، به سه سوت چنان آتیش کلونی در سی گوشه ی دیگه ی حیاط خونه الو می گیره که سیصد گنجشک و جیرجیرک از رو درختای باغچه وُ از زیر بته گُلا، واسه همیشه پر بزنن و فرار کنن !؟..
فاطی ! جواب آتیشو باید با آب بدی.. با آب.. با خاک.. نه با بادِ حرف.. نه با آتیشِ زبونی که با شعله های آتیش، بیشتر زبونه بکشه..
آتیشمون نزن فاطی !
دَم درکش و زبونتو غلاف کن !
چند تا درخت؟ چند تا گنجشک وُ چند تا جیرجیرکِ دیگه باید بسوزن تا آتیشِ دل تو خنک بشه ؟!
.
.
- ۰ نظر
- ۱۴ بهمن ۹۵ ، ۱۹:۱۲