صلح
پ.ن. 1 : تصاویری دیدنی از پل سازی مورچه ها توسط «وینسنت فردیناند» که ماه دسامبر گذشته در منطقه ی «کپولوآن ریائو» ی اندونزی ثبت شده است.
پ.ن. 2 : مورچه ها برای رسیدن به تخته سنگ مجاور و عبور از سطح آب، با افزایش طول بدن و قرار گرفتن بر روی یکدیگر یک پل مورچهای بی نظیر می سازند.
پ.ن. 3 : تعامل دیدنی مورچه ها در انجام کارهای گروهی بویژه برای تأمین غذا بسیار دیدنی است.
موفقیت مورچهها در تطبیق با محیط های مختلف به نوع زندگی اجتماعی، توانایی تغییر زیستگاه و سیستم دفاعی آنها نسبت داده میشود.
پ.ن. 4 : با توجه به اینکه چند تن از دوستان در مورد سبک زندگی مورچه ها و فلسفه ی وجودی مورچه ها پرسیده اند ، پاسخ ایشان را به قسمت "ادامه مطلب" ارجاع می دهم.
تعداد بازدید کننده های این پُست : 1209 نفر
زندگی فلسفی مورچهها
مورچه ها در سراسر دنیا وجود دارند و تعدادشان نیز بسیار زیاد است، در عین حال زندگی مورچه ها سرشار از فلسفه است. چند نمونه از دلایل این امر را مرور می کنیم، زیرا بسیار قابل تامل است.
1) بسیار پرتلاش اند.
2) راه های گوناگونی را جستجو می کنند.
3) از مانع عبور می کنند; هر اندازه بزرگ یا خطرناک باشد.
4) اگر عبور از مانع ممکن نباشد، مانع را دور می زنند.
5) تا به هدفشان نرسند، دست از راه رفتن برنمی دارند; حتی در سر بالائی های مسیر می افتند ولی دوباره ادامه می دهند و بیشتر سعی و تلاش می کنند.
6) با احتیاط هستند.
7) اتحاد دارند و هیچ کدام تنها با دشمنان نمی جنگند.
8) زندگی دسته جمعی دارند و هیچ مورچه ای تنها زندگی نمی کند.
9) با هم و در کنار هم و با تقسیم کاری شگفت انگیزی زندگی می کنند.
10) روح صرفه جویی دارند. آنها هیچ وقت تمام آذوقه زمستانی خود را نمی خورند و همواره در لانه خود غذای چند سال آینده را آماده دارند. با این روش، در زمستان سرد و سخت، غذای کافی دارند.
11) عاشق آفتاب هستند. در زمستان، هنگامی که هوا آفتابی می شود، آنان بی درنگ از لانه گرم خود بیرون می آیند.
12) در اثر ممارست آنقدر ورزیده شده اند که می گویند «مورچه »ها قوی ترین موجودات روی زمین هستند، زیراکه چندین برابر وزن خود را می توانند از روی زمین بلند کنند.
بله، انسان ها از مورچه های کوچک نیز می توانند فلسفه زندگی را بیاموزند! مورچه ها با عمل خود به ما نشان می دهند که هرگز ناامید نشویم; محتاط باشیم; با آرزو مانوس شویم; تمام توانمان را برای موفقیت بکار گیریم; قدر نعمت های خدا را بدانیم; صرفه جو باشیم; از کنار هم بودن لذت ببریم; با هم آینده را بسازیم; از تنهایی گریزان باشیم و منافع جمع را بر منافع خودمان ترجیح دهیم.
از مورچه ها بیاموزیم :
سراسر زندگی مورچهها در تلاش سپری میشود. آنها موجوداتی باهوش، سختکوش، جنگجو، با مسوولیت و فداکار برای گروهشان هستند. شما چطور؟
همه ما سعی میکنیم که از افراد بزرگ درس زندگی بگیریم و دوست داریم رمز و راز موفقیت آنها را بدانیم. اما فراموش میکنیم که گاهی بزرگترین درسهای زندگی از کوچکترین موجودات گرفته میشوند.
مثلاً همین مورچههای کوچک و ریز را در نظر بگیرید. آیا باور میکنید که این موجودات کوچک میتوانند به ما یاد بدهند که چطور باید زندگی فعال، پرشور، با مسئولیت و... داشته باشیم؟
با توجه به رفتار مورچهها میتوان چهار درس مهم عمر خود را برای داشتن یک زندگی ایدهال یاد گرفت. قبل از هر چیز چند نکته جالب در خصوص آخرین یافتههای محققان زیستشناس را در باره زندگی و حیات مورچهها به آگاهی شما میرسانیم :
جالب است بدانید که شیوه زندگی مورچهها از هرگونه ای که باشند، تقریبا مشابه است. همه آنها، چه مورچههای سرباز یا کارگر در خدمت جامعه و بقای گروه خود هستند.
- مورچه ها از حس تعاون و همکاری برخوردار بوده و برای بقای گروه خود دست به هر گونه فداکاری می زنند.
- مورچه ها برای دفاع از لانه خود از هیچ دشمنی، هر اندازه هم که بزرگ باشد، نمی ترسند. آنها با محاصره کردن دشمن و گاز گرفتن اعضای بدن او که به مراتب بزرگتر از آنها است، او را بی حرکت میکنند.
- مورچههای بسیار کوچک گاهی قطعاتی که 50 برابر وزن خود را دارند، حمل میکنند. این در مقیاس انسانی با بلند کردن وزن 2.5 تنی برابری میکند.
- یافتههای جدید نشان میدهند که مورچههای کارگر همزمان با افزایش سن خود، شغل خود را نیز عوض میکنند!
با این توصیفها انسانها از مورچهها چه مواردی را یاد گرفته یا چه چیزهایی باید یاد بگیرند؟
اول اینکه بدانید؛ مورچهها هیچوقت تسلیم نمیشوند. آیا تا به حال به مورچهها نگاه کردهاید؟ آیا دیدهاید، آنها چگونه به دنبال راهی برای رد شدن از موانع هستند؟ کافی است، امتحان کنید، انگشتتان را بر سر راه یک مورچه قرار دهید یا به آرامی روی او بگذارید.
ببینید چگونه مدام به دنبال راهی برای عبور از انگشت شما خواهد بود. هیچوقت یکجا قرار نگرفته و گیج نمیشود. هیچوقت دست از تلاش بر نمیدارد و عقب نمیشیند.
انسانها باید یاد بگیرند که اینگونه رفتار کنند. چرا که همیشه موانعی در زندگی ما وجود دارند که ما را به چالش میکشانند و این ما هستیم که باید دست از تلاش برنداشته و به دنبال راههای جایگزین و مختلف برای رسیدن به اهدافمان باشیم.
دوم اینکه؛ مورچهها همه ی طول تابستان را به فکر زمستان هستند و برای زمستان خود آذوقه و وسایل رفاهی جمع میکنند. آنهامیدانند که اوقات خوش تابستانی برای همیشه پایدار نیست و بالاخره زمستان خواهد آمد... این آموزهای دیگر برای انسان است.
انسان نیز باید بداند لحظههای خوش زندگی او ابدی و جاودانه نیستند و لحظههای ناخوشی و سختی هم در راه است. او باید برای این لحظهها هم خود را آماده و قوی سازد.
انسان باید با دیگران مهربان و با گذشت رفتار کند. او باید برای روزهای سخت پسانداز کند و به فکر آینده باشد. فراموش نکنید که اوقات خوش زندگی همیشه نیستند اما انسانهای خوب و خوبیهای انسانها همیشه ماندگار هستند.
سوم اینکه؛ مورچهها همه ی طول زمستان را نیز به فکر آمدن تابستان هستند. آنها میدانند که سرمای طاقت فرسای زمستان همیشگی نیست و بالاخره تابستان فرا خواهد رسید. آنها با تابش اولین اشعههای خورشید تابستان، بیرون آمده و شروع به کار، تلاش و تفریح میکنند.
و تو ای انسان، یاد بگیر وقتی ناراحت و افسرده هستی یا وقتی فکر میکنی که مشکلات دنیا یا زمستانت تمامی ندارند و... به خودت بگویی این نیز بگذرد... و چون مورچهها با اولین اشعه و بارقه امید از پیله "خود ساخته" خارج شوی و شروع به کار و فعالیت کنی. مثبت اندیشی یک نکته اساسی در زندگی انسان است.
چهارم اینکه؛ مورچهها با تمام توانشان کار میکنند. یعنی هر چقدر که بتوانند برای زمستانشان آذوقه جمع میکنند. نه حرص میزنند، نه سستی و کاهلی پیشه میکنند.
آنها الگوی خیلی خوبی برای کار هستند. شما هم چون این موجودات ریز، همه آنچه که در توان دارید را به کار گیرید، غر نزنید، شکایت نکنید، از زیر کار در نروید، مقایسه نکنید و... به اطرافتان نگاه کنید، افراد بسیاری را میبینید که با تمام توانشان زحمت کشیده و میکشند تا موفق شوند.
و درس آخر اینکه؛ همانطور که مورچهها 50 برابر وزن خود، بار حمل میکنند، انسان نیز میتواند، اینگونه رفتار کند. انسان میتواند بار سختیها و ناراحتیها را هرچند بسیار با خود حمل کرده، تحمل و مدیریت کند.
حال اگر روزی، خدایی نکرده، چیزی سبب ناراحتی شما شد و تصور کردید که قادر به تحمل آن نیستید، کافی است تنها یک لحظه چشمهای خود را بسته و به این مورچه ریز و کوچک داستان حکیمانه ما فکر کنید.
روی سر مورچهها یک جفت شاخک یا آنتن مرتبا در حال جنبیدن است. مورچه بینی ندارد، ولی حس بویایی بسیار قویای دارد که از طریق همین شاخکهای روی سرش بو را حس میکند و به وسیله همین شاخکها میتواند راه را پیدا کند یا دوستانش را شناسایی نماید و همچنین با مورچههای دیگر ارتباط برقرار کند. مورچهها در قسمت سر خود یک مغز و یک جفت چشم مرکب، دهان و آروارههای نیرومندی دارند علاوه بر چشمهای مرکب، اغلب مورچهها دارای اندام بینایی دیگری نیز هستند که همان حس بویایی است که میتواند راهش را پیدا کند.این حشره ممکن است بین 5/1 میلیمتر تا 50 میلیمتر طول بدنش باشد. تمام انواع مورچهها بهصورت اجتماعی زندگی میکنند، اما تفاوتهای خیلی زیادی در طرز زندگی و عادات خود دارند.
مورچهها زندگی جالبی دارند. اجتماعات مورچهها شبیه کشورهای کوچکی است که هر یک دارای ملکه و تعدادی مورچههای نر و ماده بالدار و کارگران میباشد. ملکه مورچهها یک مجتمع به وجود میآورد. او لانهای حفر میکند و تخمهای خود را در آن میریزد. بعد از این که تخمها به نوزادان کوچک بدون دست و پایی تبدیل شدند، مادر مورچهها به هر یک کمک میکند تا به دور خود پیلهای بتنند تا هنگامی که مورچه به حد کافی رشد کند و بعد ملکه مادر یک سر پیله را سوراخ کرده و مورچه را از پیلهاش بیرون میکشد و پس از آن بلافاصله مشغول به کار میشوند. چون مورچههای کارگر که تازه متولد شده و زندگی خود را آغاز کردهاند، باید به رسیدگی و مراقبت از مادرشان و بقیه اعضای مجتمع بپردازند. یکی از کارهای مورچه کارگر این است که آذوقه جمعآوری کند و به لانه ببرد تا برای فصل زمستان که از داخل زمین بیرون نمیآیند، غذای کافی داشته باشند.
مورچه با اینکه جثه خیلی کوچکی دارد، ولی تواناییاش در حمل بار خیلی زیاد میباشد و باری حداقل 10 یا 15 برابر وزن خودش را میتواند حمل کند. مورچهها جانوران بسیار زحمتکشی هستند و تمام عمر خود را فقط کار میکنند. ولی قابل توجه است که همه مورچهها داخل زمین زندگی نمیکنند.
غذای مورچهها
هزاران نوع مورچه در جهان زندگی میکنند که هر نوعی زندگی و غذای مخصوص به خود را دارند.
مورچه خرمن چین : مورچهای است که از گیاهان اطراف خود دانه میچیند و به لانه خود میبرد و از آنها استفاده میکند.
مورچه شیر دوش یا گلهدار : این مورچهها به شکار شتهها میروند، آنها را گله گله در لانه جای میدهند و با نواختن ضربههای محکمی بر پهلویشان ، مایع شیرین مزهای از اندامشان برای خود میدوشند.
مورچههای باغبان : دسته ای دیگر از مورچهها باغبانی میکنند، یعنی قارچهای بسیار ریزی را میپرورند و خوراکشان را فقط از آنها تهیه میکنند. برای کشت قارچها نیاز به باغچهای هم دارند که برای این کار خمیری فراهم میکنند و قارچهای مورد نظر خود را بر روی آن میکارند.
مورچههای آسیابان : این نوع مورچهها با کله بزرگ و فکهای نیرومندشان دانهها را آسیاب میکنند.
انواع مورچهها
خداوند بزرگ واقعا" جانوران عجیب و غریبی را خلق کرده است . همه ما تاکنون تصور می کردیم که فقط زنیورها قادر به تولید عسل هستند ، در حالیکه در منطقه ای در استرالیا نوعی مورچه وجود دارد که می تواند در شکم خود عسل ذخیره کند.
این نوع مورچه همانطور که در تصاویر زیر می بینید Honeypot نام دارد.
همانطور که در تصاویر بالا مشاهده کردید مورچه های کارگر به ملکه که عسل در شکم او ذخیره شده است برای تغذیه و حفظ تعادل او به وی کمک می کنند.
مورچههای تپه ساز ، همچون مورچههای چوبزی در انگلستان فراوان هستند. این مورچهها چنان بلند خانه سازی میکنند که گاهی ارتفاع ساختمانهایشان به چند متر و پهنای آن به 30 سانتی متر میرسد.
مورچه های پرده دار
برخی از مورچهها ، بردهدار هستند، یعنی دسته دسته همچون گروههایی که عازم ماموریت نظامی هستند، به سراغ مورچههای کوچکتر میروند. تخمها ، کرمها و شفیرههای آنها را غارت میکنند و از آنها نگهداری میکنند تا بالغ شوند و در این هنگام آنها را به بیگاری وامیدارند.
در آفریقای مرکزی ، آمریکای جنوبی و نیز آسیای جنوبی ، پارهای از انواع مورچهها ، گوشتخوار هستند. گاهی آنها را مورچههای قزاق گویند. چون بسیار بیرحم هستند و در ستونهای طولانی مانند نظامیان جنگجو در جستجوی جانداری به راه میافتند تا از گوشت بدن او تغذیه کنند.
مورچه های شکارچی
دسته ای از مورچهها که خارج از زمین لانه میسازند مانند مورچههای درشتی هستند که در چوب زندگی میکنند و نسبت به مورچههای کوچک قدرتنمایی میکنند.
آنها اسیر میگیرند و به جنگ انواع کوچکتر از خود میروند و آنها را از لانههای خود بیرون میکنند و تخمها و کرمهای حشره و نوزادان و انبارهای مواد خوراکی آنها را غارت میکنند و به لانههای خود میبرند و مواد غذایی آنها را مصرف میکنند و از کرمهای حشره و نوزادان آنها با دقت مواظبت کرده تا اینکه رشد کنند و به حد بلوغ برسند و آن وقت به خدمت اربابان تازه خود درآیند. بعضی مورچهها هم هستند که در آفریقای جنوبی زندگی میکنند که گوشتخوارند و مورچههای سواره نام دارند و در صفهای طولانی و پشت سر هم در جستجوی گوشت حرکت میکنند و موجب ترس و وحشت میشوند.بزرگترین و درندهترین حیوانات در مقابل لشکر این نوع مورچهها عاجزند ( اینها مورچه های خونخوار و بدصفت اند ) .
مورچه های شکارچی همچنین یکی از کارآمدترین ماشینهای کشتار در دنیای حیوانات محسوب میشوند.
این حشرات که در آمریکای جنوبی وجود دارند، در دسته های 200 هزار نفری حمله کرده و قادرند تا 100 هزار موجود و حشره را در روز قتل عام کنند.
«شان برادی» حشره شناس دانشگاه کورنل در زمان تحقیق در خصوص مورچههای شکارچی در آمریکای جنوبی موفق به شناسایی «مارپیچ مرگ» در بین این حشرات شد.
«مارپیچ مرگ» یکی از عجیبترین مناظر طبیعی است که مورچهها با گرفتار شدن در آن هیچ راه خلاصی نداشته و تا زمان مرگ در یک مسیر مدور حرکت میکنند.
اغلب مورچهها از حس بینایی برای مسیریابی و حرکت استفاده میکنند؛ اما برخی مورچه ها مانند مورچههای شکارچی (army ant) فاقد بینایی هستند و از حس بویایی برای مسیر یابی استفاده میکنند.
بزرگترین مارپیچ مرگ کشف شده برای مورچهها 1200 پا (365 متر) قطر داشته و مورچهها بیش از دو ساعت و نیم در این گرداب مرگ سرگردان شده بودند.
زندگی اجتماعی مورچهها
در حدود 8000 گونه مختلف مورچه وجود دارد و همه آنها در گروههای فامیلی زندگی می کنند این حشره درمقایسه با حشرات دیگر لانه ی سادهتری میسازد. بیشتر آنها در زیر زمین تونلهایی حفر میکنند یا با استفاده از موادی خاکریز (پرچین) درست میکنند. در طول تابستان مورچههای بالدار از لانه بیرون آمده و بطور دسته جمعی حرکت میکنند. آنها جفت گیری میکنند و برای تشکیل اجتماع جدیدی پرواز کرده و میروند.
مورچههای صحرا نشینِ اجتماعی در طول شب یک توده مخروطی موقت درست میکنند آنها برای این کار از بدنشان استفاده میکنند. مورچهها به همدیگر میچسبند و از یک شاخه درخت آویزان میشوند. آنها بوسیله پنجههایشان به یکدیگر میچسبند و این مخروط را میسازند. یک لانه مورچه از چندین اطاقچه که بوسیله تونلهایی به هم مرتبط میشوند، تشکیل شده است.
چرخه زندگی مورچه
چرخه حیات مورچه بسیار جالب است. مادههای یک کلنی یعنی ملکه تا ارتفاع زیادی در آسمان به پرواز در میآیند و نرها نیز به دنبالشان میروند. پس از این پرواز و جفت گیری ، نرها فورا میمیرند و ملکه پایین میرود و به تنهایی آغازگر یک گروه یا دسته جدید میشود. او آشیانهای حفر میکند و تخم میگذارد. پس از آن که کرمهایی که فاقد پا هستند، از تخم بیرون میآیند، ملکه مادر به آنها کمک میکند تا پیلهای به دور خود بتنند. هنگامی که مورچه جوان به اندازه کافی رشد کرد، ملکه یک سر پیله را سوراخ میکند و مورچه را از داخل محفظه خود خارج میسازد. این کارگران تازه نفس ، تقریبا به فوریت زندگی پر کار و فعال خود را آغاز میکنند که وقف ملکه و بقیه اعضای گروه است.
- ۹۲/۰۹/۱۰
سکوت معناداری دارد متنتان که پی نوشت ها کاملش می کنند...
و پاسخش شاید فقط ای کاش ...باشد.
و در مورد نظرتان در دریا:..ممنون از نظر سازنده تان.جمله ی اول اصلاح شد .راجع به تخیل همچنان نظرم همان است.ظاهر داستان و شخصیت ها و حتی اعمالشان چیزهایی هستند که نویسنده راجع به آنها تصمیم می گیرد اما درک کارهای شخصیت ها یا درک متفاوت رویدادها یا حتی برداشتی که در نهایت خواننده از داستان خواهد داشت به تحلیل و تخیل خواننده مربوط است که حتی ممکن است چیزی ورای آنچه واقعا نویسنده نوشته است به دست بیاورد.این طور نیست؟
باز هم ممنون
موفق تر باشید