ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «نوبت عاشقی» ثبت شده است

.. «« آهن و فولاد می روید »» ..
.
اینکه تو عاشق شدن را می شناسی ـ می توانی ـ خیلی قشنگ است
رقص بال شعله را همبال با پروانه دانـــی خیلـــی قشنــــگ است
.
رخصت اما ... رخصتِ زیر و بمی یا نوبتِ عشقـــــی هست آیـــــا ؟!
اینکه در تشخیصِ فرصت یا زمان ، قادر بمانی ؛ خیلی قشنگ است
.
حال که بر پنجـــره ، بر شاخـــه ها ، بر آسمــان ، بر پای کبــــوتر
آهن و فولاد می روید چه شعری را بخوانی ؛ خیلی قشنگ است
.
اتفـــــاقِ عشــــق می دانـــم همیشــــه ســـرزده ـ ناهنــگام ـ آیـــــد
اینکه افسارش به چنگ آری سپس چابک برانی ؛ خیلی قشنگ است
.

.
آسیه خوئی(ایلیا) ـ خرداد 1380 ـ از مجموعه شعر "ایلیا" ـ صفحه ی 89

.

.

  • آسیه خوئی