.
ماهِ من آنقدر ماه است که حتی وقتی هلال و باریک است ، باز هم بر همه یکسان می تابد و عشق می ورزد. حتی بر آن اسب دریایی کوچکی که در اعماق تاریک اقیانوس ها ، خانه ی خود را گم کرده است و از او متنفر است.
ماهِ من وقتی نحیف و نزار می شود ، چراغ دستی دخترکش را می پذیرد تا گرم شود و روشن تر. ماهِ من اصلا مغرور و خودپسند و متکبر نیست.
ماهِ من هیچگاه در دل شب فرو نمی رود و در شب های سرد زمستانی باز هم برای همه می تابد حتی اگر هیچکس او را دوست نداشته باشد و یا هر یک در جیب خود چراغ قوه ای داشته باشند.
ماهِ من هر ماه با رستاخیزِ نور خود ، همه ی ماهی ها را با هر شکل و رنگ و طیفی که باشند ، در دریای بیکران بر گِرد هم جمع می آورَد تا با بدر نگاهش ، مَد قله های رفیع امواج تند و خروشان را آرام و سبک شنا کنند. به ماهی ها ـ به تمام ماهی ها ـ شنا در اعماق را یاد می دهد !. ماهِ من ماهی سه روز بازیگوش و دیوانه می شود !.
کسی می داند او کیست ؟ شما می شناسیدش ؟
.
.
- ۰ نظر
- ۱۶ تیر ۹۵ ، ۰۰:۲۳