اِشکِلَک (6)
.
با اشکلکِ امروز به یکی از مشکلات برخی از مردها می پردازیم. مردانِ مرده. اجسام و اجسادِ بادکرده. مردانِ در ظلمت و ظلالت لولیده.
مانند کرم ها. کرم های خاکی. کرم هایی که در تاریکی و ظلماتِ زیر خاک زندگی می کنند. زندگی با چشم های کور و نابینا. چشم هایی که طاقت و تحمل نور و روشنایی را ندارد. روشنایی و نوری که زاینده ی حیات و موجب تداوم زندگیِ تمام موجودات بر روی زمین است. زمینی که بدون نور و تابش خورشید ، جز مزبله ای عفن از لاشه های گندیده ی موجودات مرده نیست.
از نشانه های یک جامعه ی سالم ، داشتنِ دید و نگاهی فرا و ورای جنسیت و جسمیت نسبت به زنان است. مادامی که مردان در مواجهه با زنان جامعه ی خود ، فقط جسمیت و جنسیت آنها را مدّ نظر دارند هرگز نمی توان آن جامعه را جامعه ای پیشرفته ، مدرن ، مترقی و کمال یافته دانست. برای چنین مردانی اصلا تفاوت ندارد که در یک جامعه ی مذهبی با وجود و حضور زنانی پوشیده که حتا از حجاب کامل برخوردارند ؛ زندگی کنند و یا در یک جامعه ای که مقید به پوشش کامل زنانِ خود نیست.
وقتی نگاه اینگونه مردان به زن ، نگاهی ریشه گرفته از فقط مسائل جنسی و سکس باشد ، در هر دو حالت یعنی در برخورد با زنان پوشیده و یا در برخورد با زنانِ حتی نیمه عریان ؛ تنها نکته ای که در وحله ی نخست در وجود همه ی زنان ، توجه آنان را به خود جلب می کند ، جسمیت و جنسیت آنهاست. کما اینکه در اغلب جوامع اروپایی که زنان از نظر پوشش ، آزادی انتخاب دارند نیز این آسیب و مشکلِ آزاردهنده برای زنان از سوی مردان وجود دارد.
مردانی را که چنین نگرشی نسبت به زنان دارند نمی توان انسان فرانگر و دارای دیدی ورای جنسیت و جسمیت دانست. بلکه آنها فقط موجودات نرینه ای هستند که آراستگی شان نیز طبق استنباط ها و برداشت های معیوب شان از آراستگی جنس مخالف ، صرفاً برای جلب توجه و تمایل به سکس است.
اگر ضوابط و قوانین حاکم بر یک جامعه و حاکم بر افکار مردان ، زنان را ملزم و مجبور به داشتن پوشش هایی مثل چادر ، مقنعه ، روسری و مانتو می کند ،
اگر ضوابط و قوانین حاکم بر یک جامعه و حاکم بر افکار مردان ، زنان را وادار به انزوا و انتخاب سبک پنهان زیستی و عدم حضور مستقیم در موقعیت های مناسب اجتماعی می کند ،
و اگر ضوابط و قوانین حاکم بر یک جامعه و حاکم بر افکار مردان ، زنان آن جامعه را از شمار انسان های موفق و برگزیده محو و خارج می سازد ؛ صرفاً برای مصونیت و حفظ زنان از آسیب های اجتماعی(!!) نیست. بلکه به دلیل وجود مردانی ست که هنوز از جنبه ی بــُـعد انسانی ؛ رشد و تکاملِ لازم و ضروری را نیافته اند.
مردانی که برای زن ، "وجود ابزاری" قائل اند ، نه "وجود انسانی".
.
.
- ۹۴/۱۲/۱۴