زخم نمکسود
آتش نفســـــا ! رقص تو در دود قشنگ است
چون شرم کز آن مشرق مقصود قشنگ است
با آن همـــه نازی که گلاب تـــو بـرافـــروخت
رســـــواییِ عطــر از نَفَس عـود قشنگ است
با زخــــم مـــدارا مکن این رســـــم بلا نیست
این ولوله با زخـــــم نمکســــود قشنگ است
پروا نکن از پیــله ی گُل در سفــــر خویـــش
پـــــــروانه اگر دیــــر اگر زود ، قشنگ است
گفتـــی که خوشــم زآنچه که فرمود حبیبـــــم
ای بیخبــــــر! او آنچه نفــــرمود قشنگ است
ای کوزه به دوش!
اینهمه تأخیـر روا نیست
گـــــــل کن که گـلِ تازه لب رود قشنـگ است
.
.
- ۹۴/۰۱/۲۹
دلش
فقط یک « دوستت دارم » میخواهد ،
که نمیرد !
{ افشین صالحی }
عالی / عالی