قرصِ ماه !
پنجشنبه, ۱۴ بهمن ۱۳۹۵، ۰۷:۲۲ ب.ظ
.
آسمان ، باز غُرُمبیده... توهّم زده است
او ترکّیده ، گمانش که تبسّم زده است
باز بارانِ خیالات بَرَش داشته است
ریغِ میغ از سرِ شب بر سرِ مردم زده است
پنبه ی ابرکِ خود را زده از کلّه ی صبح
چوبِ حلّاج به حرّاجیِ انجُم زده است
خاطرش نیست که انداخته بالا یا نه !
قرصِ ماهی که دو شب پیش به طارم زده است !
.
.
"آسیه خوئی"
.
.
- ۹۵/۱۱/۱۴
خوشید!
بهار نزدیک است
هوا بارنده
دلم دلتنگ است
بهار در راه است
خدا بیدار است
دلم دلتنگ است .
.
.
.
.
دلتنگتانم بانو .