" یکی" بود ، یکی نبود (5)
روزی که به دنیا آمده بودم ، پدرم مانند خیلی از پدر و مادرهای ایرانی ، نامم را از صفحه ای از کتاب قرآن که برای نامگذاری ام گشوده بود انتخاب کرد. صفحه ی مورد اشاره به داستان حضرت ابراهیم و همسرش ، ساره ، پرداخته بود. اما از آنجا که ساره ، نام همسر حضرت ابراهیم بود و نام پدرم هم ابراهیم بود ، پدرم تصمیم گرفت که برای من که دخترش بودم نام دیگری که شبیه به ساره بود برگزیند. ســـارا.
دوران کودکی ام شبیه به طبقات گنجینه ی کتابخانه ای بود که پدرم هر شب پیش از خواب ، داستان و ماجرایی از آن کتاب ها را که در گنجه ی حافظه ی خود از مادر و اجداد پدری اش به یاد داشت ، برایم به صورت دنباله دار نقل می کرد. و وقتی به سن شش سالگی رسیدم و خواندن و نوشتن آموختم ، بتدریج به اقتضای سن و میزان فهم و درکم ، کتاب هایی را در اختیارم می گذاشت تا با صدای بلند ، هم برای او بخوانم و هم برای خودم. دوازده ساله بودم که کتاب "انسان کامل" به قلم عزّالدّین نَسَفی را پس از خواندن هر پاراگراف ، برایم شرح می داد. و بعد کتاب "عبهر العاشقین" اثر روزبهان بقلی و "تمهیدات" و "نامه ها" ی عین القضات همدانی و ...
فضای کلاس ها و آموزش های پدرم تفاوت های بسیاری با فضای آموزشکده ی هر استادی داشت.
او ضمن بیان آنچه که در فحوای کلام هر نویسنده بود ، ورای نوع اندیشه و طرز تفکر نویسنده را نیز مورد کنکاش قرار می داد. او همیشه می گفت :
"سارا ، دختر گلم ، نباید هر آنچه را که از ذهن و مغز هر نویسنده ای تراوش شده ، صحیح و جامع و کامل بداند".
به همین دلیل ذهن من ، همیشه پس از خواندن هر بخش از هر کتابی و پس از شنیدن شرح پدرم ، به انکار و سپس به تجزیه و تحلیل آن مطلب در قیاس با آنچه عقل سلیم حکم می کرد و در مقایسه با کتاب هایی با موضوعات مشابه و نگرش های متفاوت ؛ می پرداخت.
به همین دلیل اولین کسی که به اندیشه ها و نظرات او شک داشتم ، پدرم بود. استادی که خود چنین می پسندید و خود ، مرا چنین شکاک پرورده بود.
یکی از موضوع هایی که به ساعت ها بحث و گفتگو با پدرم منجر می شد همین موضوع عرفان بود که نام فامیلی اجداد پدری ام ، آن را با خود یدک می کشید. من معتقد بودم که "عرفان" نوعی درمان است و باید فقط برای درمان حاکمان و سلاطین سلطه گر و مستبد بکار رود اما پدرم معتقد بود که علاوه بر آنها ، باید برای عموم مردم هم توصیه و مطرح شود.
.
.
... ادامه دارد
.
.
- ۹۵/۱۱/۲۷