ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «تجرید» ثبت شده است

.

.

تجرید

.

.

نسیم ِ بی تأهل !  هوائیِ هوایم !

بنفشه ی تجرّد !  بنفشِ بی صدایم !

.

بهانه ی تغـازل !  مسیـحِ مریم و یاس !

تو نطفه های گندم ، تو مزرعی ، توئی داس

.

تو مزدوج به آبی ، تو زوجه ی هوایی

وسیع !  بایر ِ جان !  تو دانه ی صدایی

.

قصیده های گیسو ، مسیر انتهایت

به مثنوی قدم زد غزاله ی رهایت

.

به انتها رسیدی وَ این شروعِ آغاز

فرودِ دیگری شد برای حقّ پرواز

.

از اشتیاق عصیان ، خروشِ بی امان ات

سفر به دیگران سو ، عروجِ توأمان ات ؛

.

به صاعقه کشاندی نظر ، بدن و جان ات

تمام هستی ات را ، زمان ، مکان و "آن" ات

♦ ♦ ♦

نسیم ِ بی تأهل !  هوائیِ هوایم !

بنفشه ی تجرّد !  بنفشِ بی صدایم !

.

تو سوری از بنفشی ؛ سفید ، سبز ، آبی

خودِ خودِ بهشتی ، فقط  فقط  گلابی

.

آسیه خوئی (ایلیا) ـ اسفند 1375

 

 

  • آسیه خوئی