ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «پلاسکو» ثبت شده است

عکس ‏‎Asieh KHoei‎‏

.

خدمات متقابل دین و دولت در حکومت دینی
(مثال: #پلاسکو)
.
یک سانحه‌‌ ی شهری رخ می‌دهد. عده‌ ای قربانیِ قصور و تقصیر جمعی از مسئولان و شهروندان می‌ شوند. عواطف عمومی تحریک می‌ شود. رسانه‌ های رسمی فعال می‌ شوند. احساسات برانگیخته‌ شده به‌ سرعت لعاب «مذهبی» خورده و تحت کنترل درمی‌آید. از سوی حاکمیت به قربانیان سانحه، لقب «شهید» اعطا می‌ شود. آنان با شهدای جنگ مقایسه شده و به‌ مثابه‌ی «مجاهد فی سبیل الله» در تبلیغات ارج و قرب می‌ یابند. مراسم تشییع در «مصلی» برگزار می‌ شود، با تشریفات کامل یک مراسم «مذهبی». 
مداح، «نوحه» و «روضه‌»ی آتش و سوختن می‌خواند (کلید واژه‌های آشنای #تشیع_هیئتی) و گریز می‌ زند به روضه‌ ی حضرت زهرا و «فاطمیه»ای که از حسن تصادف همین‌ روزها آغاز می شود. عزاداران می‌ گریند و سینه می‌ زنند و به پیکر شهدا «تبّرک» می‌ جویند. قربانیان به «رستگاری» می‌ رسند. بازماندگان به‌ مثابه‌ی «خانواده‌ی شهید» تسلا داده می‌ شوند و قدر می‌ بینند و در ازای همه‌ ی این بخشش‌ها، دولت هم از مظان اتهام ناکارآمدی و تقصیر و دغدغه‌ ی ‌مطالبه و پاسخگویی می‌ رهد. 
حالا دیگر هر کس بهره‌ ی خود را ‌برده است. 
در روالی آشنا، دین به مدد دولت می‌ آید و «تهدید» نه‌ تنها با موفقیت مهار شده، بلکه حتی به «فرصت» تبدیل می‌ شود. 
و زندگی ادامه دارد...
.

.
#نقد_سیاستهای_دینی_جمهوری_اسلامی 
#مطالعات_فرهنگ_شیعی 
#دغدغه_های_دینداری_در_جامعه_امروز 
.

.
پینوشت تصویر : «شهید مدافع حرم» و «شهید غواص» در آسمان از «شهید آتش‌ نشان» استقبال می‌ کنند ، بازنمایی شهید در گفتمان رسمی جمهوری اسلامی.

.

.

  • آسیه خوئی

دلایل سقوط هواپیمای c130 خبرنگاران+عکس

.

هرگاه حادثه و فاجعه ای انسانی در ایران رخ می دهد، یکی از تیرهایی را که مغرضان جناحی و سیاسی همواره به سمت یکدیگر بی هیچ گمان از سوءظن های خود کمانه می کنند، اختصاص می دهند به فرهیختگان و روشنفکران و آنان را نیز از گمانه های تیر و کمان خود بی نصیب نمی گذارند و مدام می پرسند که چرا در اینگونه مواقع هیچ روشنفکر و فرهیخته ای کاری از پیش نمی برد وفعالیتی جهت پیشگیری از چنین مصائبی انجام نمی دهد؟
گویا ایشان نمی دانند یا خود را به دلیل سلب مسئولیت از خویش به بی خبری می زنند که از 38 سال پیش تاکنون، هرگاه روشنفکری زبان به اعتراض و روشنگری گشوده، یا سر از ناکجاآباد در آورده و یا او را چنان به انزوا کشانده اند تا به استحاله ی سوسک بودن و موریانه بودن و عنکبوت بودن برسد.
مگر از 38 سال پیش تا همین دو سه سال اخیر که با تغییر سیاست های بین المللیِ رؤسای مملکت؛ وجهه ی جهانی اقتصاد و سیاست ایران در سایه ی توهمات فردگرایانه و خودسرانه ی ایشان تیره و تیره تر می شده، روشنفکران و فرهیختگانی که به آنسوی مرزها یا به کنج حصر خانه هاشان روانه شده اند مقصر بوده اند، که همیشه آنها را نیز بازخواست می کنید؟!
اگر بخواهیم یک مشت بعنوان نمونه ای از خروارها سهل انگاری ها و کوته فکری های غیرمسئولانه ی مسئولین مثال بزنیم می توان به تصمیم گیری های آنان در همان سال های ابتدایی آغاز انقلاب ایران در خصوص سیاست گذاری های آنان در روابط بین المللی ایران با دیگر نقاط جهان اشاره کرد. سیاست گذاریی که مهمترین عامل ایجاد محرومیت از منافع حاصل از روابط بین المللی بود و سبب رکود اقتصادی و افلیج شدن پایه های توسعه های همه جانبه برای مملکت شد. یعنی سیاستِ "خودتحریمگری".
بعنوان مثال پس از انقلاب 1357 ، با دگرگون شدن سیاست‌ های حکومت، انجام برخی پروازهای بین ‌المللی هما تغییر نمود و از 26 فوریه 1979، تعدادی از آنها به کلی تعطیل شد و با تکرار عملیاتی مشابه موجب شد هواپیمایی ملی ایران به مرور زمان، نام و شهرت جهانی خود را که به عنوان رو به رشدترین شرکت هواپیمایی جهان شناخته می‌شد از دست بدهد. در حالی که پیش از انقلاب، هواپیمایی ایران یکی از ایمن‌ترین، مدرن‌ترین، و پردرآمدترین شرکت‌های هواپیمایی دنیا به شمار می‌رفت. اگر به خاطر داشته باشید در سال ۱۳۵۵ شرکت هواپیمایی هما، ایمن‌ترین شرکت هوایی جهان لقب گرفت. در آن سال‌ها هما سعی داشت از موقعیت استراتژیک ایران به عنوان نقطه‌ای میان شرق و غرب عالم به نحو احسن استفاده کرده و ایران را به مرکز ترانزیت بار و مسافر در جهان تبدیل کند.
تا پیش از انقلاب، تنها حادثه ی هما مربوط به سقوط فقط یک فروند هواپیما در سال 1331 بود. هواپیمایی ایران در پیش از انقلاب، علاوه بر شهرت و پایگاه جهانی ای که کسب کرده بود همیشه سعی داشت پیش از در نظر داشتن منافع شرکتی و انحصاری خود، به منافع ملی و کشوری خود بیاندیشد. اما بد نیست اگر نگاهی به آمار بیشمار سقوط هواپیماهای فرسوده و از رده خارج شده ی شرکت های هواپیمایی ایران از همان اوان انقلاب تاکنون بیاندازید ! 
لابد سقوط های مکرر هواپیماها پس از انقلاب که توأم با سقوط نام هواپیمایی ایران بود تقصیر روشنفکران و فرهیختگانی بوده است که تاکنون اجازه ی نفس کشیدن هم نداشته اند. 
لابد ناگهان بال در آوردنِ آشپزخانه ی آن خانم خانه دار در سال 1384 که در طبقه ی چهارم یکی از بلوک های شهرک توحید در حال آشپزی در داخل آشپزخانه اش بوده نیز تقصیر دیوارهای کوتاهِ خانه نشینانِ روشنفکر بوده است !!. *
.

.
* پینوشت 1 : 
سقوط هواپیمای ترابری ارتش ایران در داخل تهران در حدود ساعت 14 روز 15 آذر 1384 ـ 6 دسامبر 2005 ـ که دقایقی پس از پرواز از فرودگاه مهرآباد رخ داد و 128 کشته و 132 زخمی بر جا گذاشت. این هواپیمای باری-نظامی از نوع سی-130 بود و 94 مسافر شامل اعضای ارتش و خبرنگاران را برای پوشش خبری رزمایش عاشقان ولایت که در چابهار در جنوب‌ شرقی ایران برگزار می‌شد، از تهران به بندرعباس می‌برد !!. 
* پینوشت 2 :
اشتباه نکنید ! تصویر این پُست مربوط به حادثه ی ساختمان پلاسکو نیست بلکه اختصاص به سانحه ی برخورد هواپیمای C-130 با آشپزخانه ی همان خانمی دارد که در طبقه ی چهارم بلوکی در شهرک توحید در حال آشپزی در خانه ی خود بوده و ناگهان با بال یک هواپیمای سقوط کرده در کف آشپزخانه اش مواجه می شود.

.

#پلاسکو
#هواپیمای_سی_130
#آسیه_خوئی

  • آسیه خوئی