ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ماهنامه_کلک» ثبت شده است

تصویر رودخانه ی وُلگا

دانلود آهنگ "قایقرانان وُلگا" از آلبوم "خوشه های گندم"

.

وُلگای روس است

در شریان های او که

با جریانِ دو آبشار خاکستری رنگ

                        از چشم هایش تا بیکران

                        باز اینهمه شاد است.

* * *

هنگام نوشتنِ این شعر

زنی پشت میز سخنرانی اش می ایستد

و کلمات چیره دست ،

ناگهان

دو آبشار خاکستری رنگ است که 

                       از چشم هایش تا انتهای مغرب و مشرق

                       پیشِ پای جمعیتی که نیست

                       جاری می شود.

* * *

او که هر روز

دود و خاکستر را گردگیری می کند
از برگ گلدان ها و درخت ها ،
صفحه ی بزرگترین ساعت در خاور دور و نزدیک ،
از حروف سربی کتاب های مدرسه ،
قاب عکس پدربزرگ ،
از کتابِ بی طاقت روی رف های بی طاق ، 
کابل های نشسته بر کمر دخترکان شانزده ساله ،
از کرکره ی مغازه ها ،
ابرهای شیمیاییِ آسمانِ هیروشیما ،
از سنگ قبر سربازان ژنرال دوگل ،
لوکیشن های تارِ تاراکوفسکی ،
از کفش های رابعه ،
نامه های فودکس فلوریا ،
از شیشه های شرابِ مسمومِ راسپوتین ،
فوّاره های میدان ولیعصر ،
از عصای خضر ،
و چپق دون خُوان ...
پس کدام تصاویر
                       ذائقه ی چشمهایش را کور کرده ؟!
.
می دانم ، تعبیر تو هم
هرگز چنین نخواهد بود :
" آنچه دیگر نباید ببیند

                       رنگ های خاکستری ست." !!.

.

#آسیه_خوئی ـ 1383/1/17

ماهنامه ی کلک ـ شماره ی 147 ـ خرداد 1383

#زن

#ولگا

.

.

  • آسیه خوئی