ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حقوق جامعه بر رهبران» ثبت شده است

.
این روش (تئوری انتخاب) نوعی واقعیت درمانی ست که به عنوان سیستم تبیین گرِ چگونگی عملکرد مغز استوار است. البته استفاده از تمامی فرآیندها و بخش های مختلف مغز است که مهم و کارآمد است و این مهم ربطی به اندازه و مقدار حجم مغز ندارد. حیواناتی مثل وال و فیل ، مغزی بسیار بزرگتر از مغز انسان دارند اما آیا قادر به بهره وری و بکارگیری تمام قسمت های مختلف مغز خود در بهبود زندگی خویش و رسیدن به استقلال شخصی و یا اجتماعی خود نیز می باشند ؟!

.
مغز انسان مانند یک سیستم کنترل ـ مثل ترموستات یا سیستم کنترل تهویه که به دنبال جستجوی نظم بخشی به رفتار خود است ـ عمل می کند. مغزی که در تلاشِ ایجادِ تغییر در دنیای پیرامون خود است.

بنابراین هر چقدر که قشر قدرت مدار و حاکم بر جامعه درصددبرآیند تا از حربه های متفاوت تری مثل شیوه های اجرایی مختلف و متعددِ کنترل بیرونی ، مردم را در طی سال های متمادی به تبعیت بی چون و چرا از اوامر مستبدانه ی خود درآورند ، بی فایده خواهد بود. چرا که مغز انسان به گونه ای طراحی شده است که حتی اگر عده ای بخواهند آن را با سوءاستفاده از نیروهای ماوراءالطبیعه و دست یازیدن به علوم غریبه ، تحت کنترل خود درآورند و از آن سوءبهره برداری جهت پیشبرد منافع گروهی ، جناحی ، امنیتی و حکومتیِ خود نمایند ، مغز انسان باز هم این توانایی را دارد که مادامی که تحت نفوذ القائات ایادی مرئی و نامرئی و محسوس و نامحسوس قرار می گیرد ؛ همچون یک شخص ناظر و یا یک شخص سوم بر تمام آنچه که اتفاق می افتد اشراف و احاطه و تسلط داشته باشد و درست سر به زنگاه پس از اینکه نابکاری و عدم صداقت آنها برایش محرز شد ، خود را از آن چنگال های قدرت و ایادی نیروهای غیبی خارج سازد. مگر آنکه آنقدر به انفعال مبتلا شده باشد و آنقدر به ناتوانی تشخیص صلاحدید شخصی و اجتماعی و به ناتوانی تصمیم گیری برای سرنوشت خود و اجتماع خود دچار شده باشد که رهایی از یوغ قدرت های آنچنانی را عین فلاکت و بیچارگی و مذلت بداند. 

.

چنین اشخاصی قطعا به تطمیع گری های قدرت های پوشالی تن خواهند داد و حق و عدالت را قربانیِ بر سر کار آمدن فرعونک هایی خواهند کرد که آنها را مثلا با چند برابر کردن حقوق بیکاری (منفعل بودن هاشان !!) و یا چندین برابر افزایش دادن یارانه ی هر خانواده می فریبند.

.

.

... ادامه دارد

.

.

  • آسیه خوئی

.

یکی از راهبردهای بسیار مؤثر در اداره ی جامعه و هدایت آن به سوی کمال پیشرفت ، بهورزی و بهروزی ؛ به کار بردن تئوری انتخاب از سوی رهبران و مسئولینِ آن جامعه برای مردمان است.
تئوری انتخاب در مقابل تئوری کنترل بیرونی قرار دارد. کنترلی که در طی چهار دهه حکومت جمهوری اسلامی کشور ما ـ ایران ـ ثمراتی جز آسیب های اجتماعی ، مذهبی و روابط سوءبین المللی نداشته است.

.
در تئوری انتخاب باید ضمن اطلاعات بسیار گسترده ای که در اختیار مردم قرار داده می شود ، به آنها این فرصت را بدهیم که حق انتخاب بهترین راهکارها را برای چگونه بهتر زیستن داشته باشند. اگر رهبران جوامع معتقد به شیوه و سبک خاصی از زندگی برای مردم خود هستند باید این حق را به تک تک افراد آن جامعه بدهند که آنها پس از آگاه شدن از اطلاعات کافی در باره ی آن سبک خاص و همچنین دیگر شیوه های زندگی ، می توانند به انتخاب خود حتی هر یک از شیوه های متفاوت دیگر را که هیچیک در تضاد با منافع کل جامعه نیست ، برگزینند.

.
در صورتی که رهبران جامعه بخواهند با تئوری کنترل بیرونی یعنی با تسلط شیوه ها و روش های برآمده از روان شناسیِ تحمیل ، اجبار ، تحکم ، زور و استفاده ی آمرانه از قدرت ؛ تمامی افراد جامعه را ملزم به اجرای سبک خاصی از زندگی کنند ؛ مسلم و واضح است که پذیرش و قبول این تحکمات را فقط آن قشر از جامعه انجام می دهند که در نگرش ها و عقاید خود با آن رهبران ، همسو و هم جهت و چه بسا هم پیاله هستند و دیگر اقشار نیز یا در مقابله با این جبر و استبداد برخواهند آمد و یا کاملا خونسردانه و بی تفاوت به راه و روش پیشین و مقبول خود ادامه خواهند داد.

.
یک جامعه ی سالم برای اجتناب از رفتارهای خودتخریبگر ، به روابط خوب و دوستانه بین رهبران و مردمان نیاز دارد. چرا که پیوند بین آنها باعث حفاظت رهبران و مردم در برابر رفتارهای مخاطره آمیز خواهد بود. جامعه برای ارائه ی کار کیفی و فکری بهتر و افزایش بهره وری ، نیازمند رابطه و پیوند خوب با رهبران است. اگر این رابطه ، رابطه ای مستبدانه و خصمانه و دیکتاتورمنشانه از سوی رهبران باشد ، همواره اکثر افراد جامعه ، درد و فلاکت و بدبختی و شکست و عدم موفقیت و مشکلات روزانه ی خود را به همان رهبر و رئیس و دولت و مسئولین نسبت می دهند.

.

.
... ادامه دارد

.

.

  • آسیه خوئی