ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «زخم روی زخم» ثبت شده است

.

حفره ای که خاورمیانه را بلعیده، بسته نخواهد شد. ما آبستن این حفره ایم. به هر چیزی که نگاه می کنیم نشانه ای از این حفره است که مثل جنین ترسیده ای لگد می کوبد و خودش را ته زهدان پنهان می کند. 
وقتی زروان؛ خدای زمان، به تولد اورمزد که نوید نیمه ی نیک نهاد جهان بود، شک کرد، اهریمن در دلش نطفه بست. زروان با خودش عهد کرد پادشاهی زمین را به فرزندی دهد که زودتر متولد شود. اهریمن زهدان شکافت و جهان را به فرمانروایی نشست. شکاف شکم زروان، هنوز که هنوز است، نبسته. حفره ای که نُه هزار سال باید با فرمانروایی اهریمن بپاید. 
اما این سویی که خاورمیانه می نامندش، این حفره، حفره تر است. سیطره ی شرّ، سیطره تر، مخوف تر. 
زخم، روی زخم، باز می شود. خون حتی فرصت دلمه بستن پیدا نمی کند. کاش کودکانش هنگام خروج از زهدان، دمی شک می کردند. کاش خون را فرصتی ، حتی به دلمه بستن بود.این جا را خاوری می نامند که در میانه اش فقط خون است و جنگ.
.

.
" دکتر زهــــرا عبــــدی " ـ  Zahra Abdi

.

.

  • آسیه خوئی