.
عشـق یعنی «پیـرهن چاکی» به وقتِ گُـل شدن
خام باشی پخته خواهی شد به حدِّ مُـل شدن
عشق یعنی قطعه قطعه در تلاوت آمدن
رَحلِ بالی از دلت جوشد برای قُل شدن
* * *
عشق یعنی سیرِ گندم تا شکاف فرق آن _
_ از گلوی مردمان هر عقــده را وَحلُـل شدن
کوله ات را پر کنی از نان و ایمان ، بی چـــراغ _
_ در میان شهر گشتن ، خوشه ای سنبل شدن
عشق یعنی مثل شاه عبّاس باشی لااقل
در قبای ناشناسی ، آسمــان را جُل شدن
* * *
عشـــق یعنی راهــوار و مرکبِ امــری عظیـــم
در پی اجرای هی هی های هـو دُل دُل شدن
قنطــــره بودن میـان دجـله تا رود فـرات
آب را تا مشک بردن ، کربلا را پُـل شدن
آسیه خوئی ـ 92/8/19 ـ دوشنبه 11:15 ظهر
.
.
واژه های کلیدی :
تعداد بازدید کننده های این پُست : 387 نفر
- ۸ نظر
- ۲۴ خرداد ۹۴ ، ۲۳:۲۷