ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

اِشکِلَک (6)

جمعه, ۱۴ اسفند ۱۳۹۴، ۰۳:۲۲ ق.ظ

.

با اشکلکِ امروز به یکی از مشکلات برخی از مردها می پردازیم. مردانِ مرده. اجسام و اجسادِ بادکرده. مردانِ در ظلمت و ظلالت لولیده.

مانند کرم ها. کرم های خاکی. کرم هایی که در تاریکی و ظلماتِ زیر خاک زندگی می کنند. زندگی با چشم های کور و نابینا. چشم هایی که طاقت و تحمل نور و روشنایی را ندارد. روشنایی و نوری که زاینده ی حیات و موجب تداوم زندگیِ تمام موجودات بر روی زمین است. زمینی که بدون نور و تابش خورشید ، جز مزبله ای عفن از لاشه های گندیده ی موجودات مرده نیست.

 

از نشانه های یک جامعه ی سالم ، داشتنِ دید و نگاهی فرا و ورای جنسیت و جسمیت نسبت به زنان است. مادامی که مردان در مواجهه با زنان جامعه ی خود ، فقط جسمیت و جنسیت آنها را مدّ نظر دارند هرگز نمی توان آن جامعه را جامعه ای پیشرفته ، مدرن ، مترقی و کمال یافته دانست. برای چنین مردانی اصلا تفاوت ندارد که در یک جامعه ی مذهبی با وجود و حضور زنانی پوشیده که حتا از حجاب کامل برخوردارند ؛ زندگی کنند و یا در یک جامعه ای که مقید به پوشش کامل زنانِ خود نیست.

وقتی نگاه اینگونه مردان به زن ، نگاهی ریشه گرفته از فقط مسائل جنسی و سکس باشد ، در هر دو حالت یعنی در برخورد با زنان پوشیده و یا در برخورد با زنانِ حتی نیمه عریان ؛ تنها نکته ای که در وحله ی نخست در وجود همه ی زنان ، توجه آنان را به خود جلب می کند ، جسمیت و جنسیت آنهاست. کما اینکه در اغلب جوامع اروپایی که زنان از نظر پوشش ، آزادی انتخاب دارند نیز این آسیب و مشکلِ آزاردهنده برای زنان از سوی مردان وجود دارد.

مردانی را که چنین نگرشی نسبت به زنان دارند نمی توان انسان فرانگر و دارای دیدی ورای جنسیت و جسمیت دانست. بلکه آنها فقط موجودات نرینه ای هستند که آراستگی شان نیز طبق استنباط ها و برداشت های معیوب شان از آراستگی جنس مخالف ، صرفاً برای جلب توجه و تمایل به سکس است.

اگر ضوابط و قوانین حاکم بر یک جامعه و حاکم بر افکار مردان ، زنان را ملزم و مجبور به داشتن پوشش هایی مثل چادر ، مقنعه ، روسری و مانتو می کند ،

اگر ضوابط و قوانین حاکم بر یک جامعه و حاکم بر افکار مردان ، زنان را وادار به انزوا و انتخاب سبک پنهان زیستی و عدم حضور مستقیم در موقعیت های مناسب اجتماعی می کند ،

و اگر ضوابط و قوانین حاکم بر یک جامعه و حاکم بر افکار مردان ، زنان آن جامعه را از شمار انسان های موفق و برگزیده محو و خارج می سازد ؛ صرفاً برای مصونیت و حفظ زنان از آسیب های اجتماعی(!!) نیست. بلکه به دلیل وجود مردانی ست که هنوز از جنبه ی بــُـعد انسانی ؛ رشد و تکاملِ لازم و ضروری را نیافته اند.

مردانی که برای زن ، "وجود ابزاری" قائل اند ، نه "وجود انسانی".

.

  • آسیه خوئی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی