ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

رفیق

سه شنبه, ۱۸ آبان ۱۳۹۵، ۰۶:۳۳ ب.ظ

.

آخدا ! 
همینکه از اون بالا حواست به منم هست ، 
همینکه یه چشمت به منه و 
یه چشمت به اونایی که سایم رو با تیر می زنن ؛ خیالم راحته. 
خیالم راحته چون میدونم لشکر مژه هات 
مثه صد تا بادیگارد مراقبم هستند.. 
آخدا !..
می خواستم بگم..
هیچی..
همین دیگه.. زیاده عرضی نیست
مرسی که حواست ، همه جا 
به منم هست..
می خواستم بگم خیلی رفیقی..

.

.

پ.ن. :

در چشم تو شب اگر چه تیره ست 
در دیده ی او کند نهاری 
می گوید عشق با دو چشمش 
"مستی و خوشی و پر خماری"
ای عقل اگر چه بس عزیزی 
در مست نظر مکن به خواری 
گر آن داری نکو نظر کن 
کان او دارد تو آن نداری

.

.

  • آسیه خوئی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی