ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

شهرزاد

پنجشنبه, ۱۶ بهمن ۱۳۹۳، ۰۱:۴۰ ب.ظ

.

.

.. «« شهــــــــــرزاد »» ..

.

هزار و یک شبِ قصه تمام شد دیگر

پدر به خواب خوشی رفت و قد کشید پسر

چنان رشید ، که دانای کلّ قصه شده ست

برای هر پسرش نیز گفته از مادر

که مادرم همه ی عمر ، قصه گو بوده ست

برای خوابِ پسرها ، برای خوابِ پدر

چه قصه های حماسی به شعر و لالایی

سرود از گل پونه ، سرود از شبدر

زمان خشمِ پسرها ، برای آنها گفت

زمان خشمِ پدر ، سوی او دوید به سر

بخواب کودک بابا !  کبوترم !  لالا

بخواب برکه ی زیبا !  چراغ نیلوفر !

بخواب لاله ی لالا !  شکوفه ی دریا !

بیا سپیده ی نرگس ! مرو ، مرو در برّ

بخواب ماه پریشان !  ستاره ام !  لالا

گل بنفشه ی آذر !  کبودِ شهریور ! ...

.

ایلیا ـ 93/11/13 ـ دوشنبه 03:12 بامداد

.

.

هزار و یک شبِ قصه  /  شکوفه ی دریا  /  سپیده ی نرگس

.

.

.

  • آسیه خوئی

نظرات  (۶)

 هزار و یک شب ِ دیگر تمام .......

سبک شعریتان بی نظیر است/
ممنون
پاسخ:

سلام

ممنون.


شهرزاد!

آفتاب،

گیر کرده بین این غروبِ پخته، آن طلوع خام،

گیر کرده بینِ آمدن،

                          نیامدن .

این میان روایتی ست

آنچنان سیاهه ای که گفته اند:

سال هاست چشم چشم را ندیده است.   

 



  • زخم های آهسته
  • سلام بانو زرنگارآغاباجی
    شعر زیبا و عاطفی:
    شهرزاد یعنی؛ اهل خانه، بدور از اجنبی
    قصه گوی قدر...
    پسر ارشد...
    و کبود شهریور... مابقی تا غروب
    بهجت، سعادت، عزت
    یارت

    پاسخ:

    سلام آقای حاجی اسمعیل لو
    ممنونم ، ممنون
    این تعبیر شما خیلی عجیب است : شهرزاد یعنی اهل خانه و به دور از اجنبی !!!
    بله ، در نسخه ی اولیه ی شعر ؛ بیت دوم به اینصورت بود :

    پسر قَدَر شده ، دانای کلّ قصه شده ست
    برای هر پسرش قصه گفته از مادر

    ولی بعد بصورت فعلی درآمد که شاید به همین دلیل کلمه ی رشید در رساندن معنای "پسر ارشد" دخیل تر است.
    نکته ای که خیلی برایم عجیب است اینست که اصلا منظورم تأکید بر ارشد بودن پسر نبوده است. مخاطب شعر ، تمام فرزندان زمین است.
    و کبود شهریور همان سپیده ی نرگس بوده است که ... آه ،
    به امید طلوع سپیده ی نرگس.


       
  • صهبای بیدگلی
  • سلام و درود
    غزل زیبا و لطیفی را خواندم در وزن زیبای
    مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن.............و اختیار فع لن

    کاش همه شهرزادهای قصه های ما قد بکشند
    در مصرع
    چنان رشید ، که دانای کلّ قصه شده ست

    رشید بودن  به نظرم چندان ارتباط معنایی با دانا شدن ندارد.رشید  بیشتر مربوط به قیافه و اندام است
    شاید (چنان بزرگ) البته بزرگی به معنای عظمت نه قیافه ،بهتر باشد
    یا
    چنان علیم که دارای عقل کل شده ست

    و من مصراع
    برای خوابِ پسرها ، برای خوابِ پدر
    و بیت
    بخواب کودک بابا !  کبوترم !  لالا

    بخواب برکه ی زیبا !  چراغ نیلوفر !

    بسیار دوست داشتم


    در مصرع

    بیا سپیده ی نرگس ! مرو ، مرو در برّ

    چرا اینقدر راه دور رفته اید

     بیا سپیده نرگس مرو مرو از بر......................تشدید بیابانی هم نمی خواهد

    مانا باشید

    هزار و یک شبِ قصه تمام شد دیگر

    پدر به خواب خوشی رفت و قد کشید پسر


    پاسخ:
    سلام جناب صهبای بیدگلی
    ممنون.
    در پاسخ به جمله ی دعایی تان (کاش همه شهرزادهای قصه های ما قد بکشند) باید بگویم : 
    از شما انتظار داشتم که تمام سی نمای زندگینامه و بیوگرافی بانو شهرزاد را مشاهده و مطالعه کرده باشید.

    برای تبدیل شدن بعضی قصه گوهای دیوسیرت و اجیر شده ؛ به بانو شهرزاد ،
    باید صبر ایّوب داشته باشیم که البته عمر ما قد نمی دهد تا آنها همچون شهرزاد این شعر ، شهرزادی قَدَر شوند.
    آنها خاله زنک ها و سوسه چین هایی بیشتر از حد و اندازه و قد و قواره ی همان حاسدان و وسوسه گرانی که در سوره ی فلق و ناس آمده است ؛ نیستند. باید خیلی حواسمان جمع باشد. خیلی،خیلی. و بهترین راه برای مصون ماندن از اینگونه شرارت ها،دوری کردن از آنهاست.
    فتنه پردازانی که بدون آگاهیِ جامع و اطلاعاتِ کامل از حقیقتِ وجودی بانوان قصه گو ؛ 
    دیوسیرتی و عقده پردازی خود را از سر حسادت به نمایش می گذارند. امیدوارم شما نیز از شر چنین موجوداتی مصون بمانید.

    ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

    پیش از هر مطلبی باید ممنون باشم از نکته بینی و نکته دانی شما.
    و اما رشید در اینجا یعنی هادی و رهنما. به خصوص که در مصرع مذکور (چنان رشید ، که دانای کل قصه شده ست) با تأکید بر لغت "چنان" ، مفهوم هادی و رهنما بودن بطور کامل تفهیم شده است. تعجب می کنم از شما. چرا که در این مصرع ، شرحِ مورد نظرِ گوینده از کلمه ی رشید ؛ به وضوح در عبارت "دانای کل قصه" ، مزیدِ بر آن تأکید بوده است. 

    ممنونم. خودم هم بارها از بند پایانی شعر (لالایی) لذت بردم. البته با مفهوم چندگانه ی کلمه ی "لا لا".

    و اما در مورد مصرع  "بیا سپیده ی نرگس ! مرو ، مرو در برّ " :  

    تأکید بسیار عامدانه و آگاهانه ای بر کلمه ی "برّ" به معنی خشکی و بیابان داشته ام. در مصرع اول از این بیت آمده است :
    بخواب لاله ی لالا ! شکوفه ی دریا !
    و بعد بلافاصله در مصرع دوم از همین بیت است که گفته : بیا سپیده ی نرگس ! مرو ، مرو در برّ
    یعنی از سپیده ی نرگس هم می خواهد که مثل شکوفه ی دریا در دریا بماند و به خشکی نرود. 

    کلمات کلیدی شعر نمی تواند کلیدی برای فهم بیشتر تأویل های چندگانه و البته همسان شعر باشد مگر اینکه :
    بدانیم شهرزاد قصه گو چه کسی بوده است که خواهرش "دنیازاد" قبل از اینکه او به مقتل برود به او پیشنهاد می کند که بهترین قصه اش را برای شاه روایت کند ،
    بدانیم مادر کیست ؟ مادری که محدثه است. مادری که پسرانش سینه به سینه احادیث او را برای همگان روایت کرده اند ،
    بدانیم پدر کیست ؟ پدری که مورد ظلم جهالت پسران واقع شده. پسرانی که در وجهی دیگر از روایت ، همان نابرادرانِ راوی اند ،
    بدانیم پونه نماد چیست ؟ شبدر سمبل چیست ؟ شکوفه ی دریا و سپیده ی نرگس یا سپیده ی دریا و شکوفه ی نرگس نیز ... و همینطور گل هایی که در آذرماهی  به شکل بنفشه روییدند و گلی که در شهریورماهی ، کبود شد و ... ،
    بدانیم ماه چرا و چگونه پریشان و "ستاره ستاره" شده ...
    شیوه ی قصه پردازی شهرزاد شبیه درختی ست با صدها شاخه. قصه های تو در تو. هر شاخه وجهی دیگر از تأویل های متعدد یعنی شاخه های دیگر(وجوه دیگرِ قصه) است.

    همانطور که در طول شعر ملاحظه می فرمایید، روال قصه گفتن ادامه دارد اما از زبان سلسله دانایان کلّی که فرزندان شهرزادِ شعر هستند، برای چراغ های نیلوفر بیان خواهد شد. در واقع دانای کلّ خودِ شعر نیز همچنان پا به پای آنها به نوشتن ادامه می دهد. 

    آقای صهبای بیدگلی
     
    به شما و به همه ی دوستانم توصیه می کنم که از زنان و مردان حسود (چه جن و چه انس) یعنی همان گمراهان و جاهلان و حمقایی که مدام در عقده هایشان می دمند و گره افکنی می کنند ، شدیدا دوری کنید.
    همانطور که حضرت مسیح (ع) مرده احیا می کرد و بیمارِ بی علاج شفا می داد اما از حمقا فرار می کرد ؛ شما نیز ناگزیرید که گریزان باشید و از خشکی که در جای جای این کره ی خاکی ، انبان دیوها و شیاطین شده است ؛ به دریا بیایید. 

    در پناه حق

     
  • مجید شفیعی
  • شبیه روضه ی پایانی، شبیه شام غریبانم
    شبیه خیمه ی ویران، شبیه چاک گریبانم

    شیبه شیه ی اسبش، شبیه حال خرابش
    منم که از تو جامانده، منم که سر به دامانم

    @}----
    پاسخ:
    چه عشقی ست آن عشق ؟
    که در شرح حالش رقم خورده باشد :
    قفس در صدای قناری
    تبر در گلوی صنوبر !

    "سید علی میرافضلی"

    سلام
    شبیه خوانی خوبی بود ولی اشکال وزنی بسیاری داشت. همینطور در چینش تصاویر.
    اگه وزن شعر شما وزن "دوری" باشه حتما باید با تقطیع شعر آشنا باشید تا بتونید کسر هجاهای آن را تشخیص دهید.
    مثلا با تغییری که در دو بیت شما بوجود آوردم می توانید متوجه مقدار و میزان این کسری ها شوید : 

    شبیه روضه ی پایانی ، شبیه شام غریبانم
    شبیه خیمه ی ویرانی ، شبیه چاک گریبانم

    شبیه شیهه ی اسب او ، که شرم می چکد از چشم اش
    منم که از تو به جا ماندم ، من و سَری که به دامانم

     
























    عالی بوووووووووووووووووووووووووووووود.



    پاسخ:
    سلام
    ممنونم دختر قشنگم :

    landscapes beach sea cliff 1920x1080 wallpaper


  • مجید شفیعی
  • سلام

    ممنون

    درست گفتی

    و یاد گرفتم

    :)
    @}-----

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی