ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

مالزی از فقر تا ثروت (1)

شنبه, ۳۱ مرداد ۱۳۹۴، ۰۵:۱۸ ب.ظ

                                                                   همراه با دومین پسرم و یکی از اقوام  ـ مرداد ماه 1394 ـ کوالالامپور

.

در میان ممالک آسیای جنوب غربی که مستعمره های سابق کشورهای پرتغال ، اسپانیا ، هلند و بعدها فرانسه و انگلستان بودند ، مالزی و اندونزی دو کشوری هستند که به ترتیب ۶۰ و ۸۲ درصد جمعیت آن را مسلمانان تشکیل می دهند. از میان این دو کشور ، مالزی با وجود این که درصد مسلمان آن کمتر از اندونزی است ، خود را متعلق به جهان اسلام و دارای مذهب رسمی اسلام می داند. روسای این کشور با این که نمایندگی دوره تمام کشورهای اسلامی و همچنین جنبش کشورهای غیرمتعهدها را داشته اند مفتخر بوده و در گفت وگوهای بین المللی خود با سایر کشورهای دیگر به آن تاکید می کنند. از سوی دیگر، کشورهای اروپایی و غربی کشور مالزی را مدرن ترین و پیشرفته ترین کشور اسلامی می دانند، از این دو جهت برای مردم کشور ما و مسئولان آن مهم است که شرایط کشور مالزی و عواملی را که در پیشرفت این کشور در مدت زمان کمتر از ۲۵ سال تاثیرگذار بوده مورد مطالعه قرار دهیم و برای مملکت خود درنظر بگیریم.

.
• نفوذ سوماترا
کشور مالزی شبیه جزیره ای است که از شمال به تایلند و از همه طرف دیگر به دریا متصل است که در غرب با جزیره سوماترا و اندونزی فاصله کمی دارد و در جنوب هم با کشور کوچک سنگاپور همسایگی دارد، یک قسمت دیگر مالزی با فاصله دریایی ۶۰۰ کیلومتر در شمال جزیره برنئو (Borneo) قرار دارد که در ترکیب اجتماعی و قدرت دولت نقشی ندارد. وسعت هردو قسمت آن یک پنجم کشور و جمعیتی برابر ۲۴ میلیون دارد. به خصوص با ممالک همجوار و نزدیک تایلند، چین و هندوستان، اندونزی و دیگر کشورهای آسیایی داد و ستد می کند.
در زمانی که سواحل جنوب غربی این کشور در پنج قرن پیش هنوز به وسیله پرتغالی ها تصرف نشده بود اکثر مردم این کشور تحت نفوذ جزیره سوماترا و دادوستدها با کشورهای عربی به اسلام روی آوردند و حکمرانان محلی هم بالاجبار در نقاط مختلف این مملکت به دین اسلام گرایش پیدا کردند و نام سلطان را برای خود انتخاب کردند.

سلطان ها به علت نبود پشتیبانی مردمی و دشواری های مختلف برای حفظ قدرت منطقه خود مجبور به انتخاب هم پیمان قوی بودند. هجوم پرتغالی ها از بندر گوآ (Goa) در هندوستان به طرف شرق و شبه جزیره مالزی فرصت خوبی برای سلطان ها جهت دریافت کمک نظامی از پرتغالی ها بود و پرتغالی ها هم با دادن توپ و چند کشتی به بعضی از حاکمان سواحل مالزی حکومت خود را با مهاجمان اروپایی تقسیم کرده و کم کم امکان تسلط اروپایی ها را بر تمام سواحل این شبه جزیره به وجود آوردند و مهاجمان اروپایی هم ابتدا با داشتن پایگاه کوچک قدرت خود را به مرور بسط داده و اختیارات سلطان ها را محدود ولی حاکمیت آنها را به عنوان سلطان بر مناطق کوچک تر بر مردم تحمیل می کردند.

.

طی دو تا سه قرن پرتغالی ها با جنگ و شکست جای خود را اجباراً به هلندی ها و بالاخره به انگلیسی ها دادند. استعمارگران اروپایی برای استفاده از منابع طبیعی این شبه جزیره مجبور به جذب نیروی کار از کشورهای مجاور به خصوص چین و بعدها هندوستان به این شبه جزیره شدند. مردم چین بیشتر در سواحل شمال غربی جزیره سکونت یافتند به طوری که در اوایل قرن بیستم ۲۵ درصد مردم مالزی، چینی بودند. سلطان های حاکم بر مناطق مختلف مالزی به علت وابستگی استعمارگران اروپایی نتوانستند نفوذ خود را نه تنها در زمان حاکمیت اروپایی ها بلکه پس از استقلال مالزی در سال ۱۹۵۷ به عنوان سلطان در ۹ منطقه مختلف حفظ کنند.

در اوایل جنگ جهانی دوم ژاپنی ها با تصرف کشورهای جنوب غربی آسیا از جمله سنگاپور و مالزی، انگلیسی ها را از این کشور بیرون کردند. مردم منطقه هند و چین (ویتنام، کامبوج و لائوس) توانستند خود را از زیر تسلط انگلیسی ها خارج کرده و راه استقلال را در پیش گیرند. مردم مالزی به علت اختلافات قومی به خصوص بین چینی ها و مسلمان ها از یک طرف ، بین سلطان های حاکم بر مناطق مختلف از طرف دیگر و نفوذ حزب کمونیست دچار جنگ های داخلی شده و نتوانستند مانند سنگاپور و کشورهای هند و چین بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم استقلال خود را کسب کنند و با وجود منابع ثروت زیاد کشور به خصوص کائوچو که نیمی از مصرف جهانی را تامین می کرد و همچنین به دلیل محصول قلع نیز اولین صادر کننده در جهان بود ؛ دچار جنگ های داخلی شده و نتوانستند از این ثروت طبیعی خود بهره مند شوند.

سرانجام پس از کسب استقلال در ۱۹۵۷ و آمادگی مسلمان ها و اقلیت های قومی برای قبول سه اصل آزادی در انتخاب دین و پیروی از آن، انتخاب زبان مالزی به عنوان زبان رسمی و اسلام به عنوان دین رسمی کشور و مورد احترام ۴۰ درصد اقلیت غیر مسلمان کشور ، در انتخابات اکثریت آرا را به دست آورده و توانستند به جنگ های داخلی پایان دهند و نفوذ کمونیست ها را که از جنگل ها به شهرها حمله می کردند از بین ببرند.

.

.

ادامه دارد ...

.

نظرات  (۱)


ای دلبر من دو زلف بر یک سو زن

برهر دو طرف مزن تو بر یک سو زن

گر آتش عشق تو فتد یک سوزن

یک سو همه مرد سوزد و یک سو زن


پاسخ:

در نامه ی ما حرف همـان است که گفتیم
ناگفته ، خود از خامه روان است که گفتیم

گفتیم و نگفتیـم ، تو ناگفتـه چه گویی
ای دل تو که دیدی ، نه چنانـست که گفتیم؟

بی گفـتگو ، ای پـچپـچه ی صبح تماشا
آن معرکه ی جامه دران است که گفتیـم

گو نرگس مست از سخن فاش برنجـد
چیزی که نگفتی نگران است که گفتیم

گفتیم چه ماه است خود از لب به لب مهر
حاجت به بیان نیست عیانـست که گفتیم

چون سوسن آزاده در احوال صــبـوری ؛
این گفت و مگو از خفقان است که گفتیم

پیمانه ی دل ، بر گذر عمـر شکسـتیم
پنـدی نه که بر آب روان است ، که گفتیم !



ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی