گل نیلوفر تبریز
چهارشنبه, ۱۱ فروردين ۱۳۹۵، ۰۹:۳۷ ق.ظ
دو چشــــم سبــــزِ شورانگیز باشی
گـــل نیـــلوفــــر تبــــریـــــز بـــاشــی
بیــــا و جرعــه ای بر خاک من بـاش
که گفت از مِی چنین لبریز باشی ؟
(تضمینی از یک دوبیتی)
.
من و مینای قشنگم میان تبریزی ها (سپیداران شهر تبریز).
در سفر سه روزه ای که برای جشن ازدواج برادرزاده ام به تبریز داشتیم توفیق دیدن روی زیبایش را یافتم که به زیبایی روح و قلمش بود.
یکی از بهترین دوستانم که بعد از چند سال مکاتبه و مکالمه ، موفق به دیدار یکدیگر شدیم.
همیشه اولین دیدار پس از چندین سال دوری ، از شیرین ترین و کمیاب ترین لحظات عمر آدمی ست که تو گویی به شکل ابدیتی بی مانند در باقی عمرت به زمان می نشیند.
تعویض تصویر به درخواست مینا و حذف بخش راست و چپ تصویر اصلی ، باز هم کار میناست.
اصلا میناکاری انگار کار اصلی همه ی میناهاست.
.
.
- ۹۵/۰۱/۱۱
دنیا کوچک است ، روزهایش کوتاه / به درازای سرفه ی صبحگاهی فروردین شاید .
تصور نمی کردم روزی آشنایی مان و بهترهست اینگونه بنویسم دیدارمان حقیقی شود / باور دارم خدا پای حرف های دل من وشما بوده ، شنیده که چه قدر مشتاق دیدار بودیم ...
دیدارمان را پُست کردید هیجان زده ام / طولانی هیجان زده ام
میناها امتدادِ مین هایِ به قامتِ الفْ اند و آسیه زنی دلپاک و خوش چهـــره که مرا یادِ خودِ مهربانش می اندازد .
روز و روزهایت شاد
لبخندهایت به خیــــــــر/