ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ترنّمی همیشگی» ثبت شده است

Manuel Nunez “Reverence”

                عنوان نقّاشی : "احترام" ـ اثری از مانوئل نونیز

.

پرنده ای به روی شانه ام نشسته است ، جیغ نزنید
سر و صـــدای تان نگاهِ او شکسته است ، جیغ نزنید

برای تان ترنّمی همیشگی سروده مثل باران
وَ از حضور چند گربه پلک بسته است ، جیغ نزنید

وَ هیچ آدمی صبور نیست مثل یک درخت _هرگز_
که شانه بر عبور او دهد که خسته است ؛ جیغ نزنید

شما که شکل یک درخت نیستید لااقل بپرسید
چرا وَ از کجا گریخته وَ رَسته است ؛ جیغ نزنید...

که آشیانه ای همیشگی به روی شانه ام ، به روی _
بلندشاخه های پایدار ، رُسته است ؛ جیغ نزنید

شبیه الفتی میانِ یک مَلَک وَ آدمی ، تغزّل _
میانِ یک قلم وَ دست ؛ عشق بسته است ؛ جیغ نزنید

بر این صلیب شاخه ها خیال کرده است او ، نترسید
که عشق یک درختِ ریشه ناگسسته است ، جیغ نزنید...

.

آسیه خوئی

.

.

  • آسیه خوئی