ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «دُرّ یتیم» ثبت شده است

.

این که عالَم همه در بند و اسیرش شده اند

دلبر ماست که یکباره فقیرش شده اند

 

مرد و زن ، پیر و جوان ، کودک یک ساله ؛ همه

بی مواجب وَ مواعید ، اجیرش شده اند

 

نیست در خلد برین هم اثر از بالِ ملک

بر زمین ریخته چون فرش و حصیرش شده اند

 

از یتیمی ، دل او در صدف ما بوده ست

بت من ، دُرّ یتیم است ؛ غدیرش شده اند

.

بی سبب نیست که مجموعه ی  خورشید و قمر

روشن از چهره ی زیبای منیرش شده اند

 

شکوه کم کن که چرا اینهمه مفلس دارد

من چنین خواسته ام تا که فقیرش شده اند

.

آسیه خوئی (ایلیا) ـ 93/10/8 ـ دوشنبه 04:55 ـ بامداد

.

.

  • آسیه خوئی