.
تو با این رقص ، با این رقص ، با این رقص می دانی
به پیراهن چه خواهد گفت موسیقای عریانی ؟
.
درختان هم دفادف پا به پایت شورشی دارند
تو تنها آدمِ فوّاره ای در حوضِ میدانی
.
همیشه آسمان مقروض قطره های اطرافت
که با هر سجده می پاشی ، ندارد هیچ پایانی
.
و می لرزد تمام هستی ات با اوج و پایین ها
زمین رقصد چو اعرابی به زیر پای ایرانی
.
تو اکنون کعبه ای عریان شدی ، خالص ترین توحید
به تصویر آوری ، از شرق تا مغرب برقصانی
.
ایلیا
.
.
- ۲ نظر
- ۲۶ اسفند ۹۳ ، ۰۴:۲۱