ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «ماه زخمی» ثبت شده است

برای نمایش بزرگترین اندازه کلیک کنید

 

ماه که زخمی نشود ، چنگ ِ چه کس خورده به او ؟

میلِ پلنگانه ی خود ، شرح نده فرشته خو !!

 

یک دو سه روزی ست که او پلک به خواب برده است

بی خبر از شیوه ی هر "ماه" نیا به گفت و گو

 

راست بگو ، کج ننشین ؛ لقمه ی نور خورده ای

در شکم آدمیان ، روده ی راست را مجو

 

شک به دلت راه نده در خبر ِ سلامتش

ماهِ نوین می شود او ، باز رسد طلیعه رو

 

ماه ، اگر ماهِ من است تا سرِ صبح از سحر

باز کند هر گره از زلف سیاه ، مو به مو

 

ماه نه بیمار شود ، ماه نه بستری شود

ماهِ من از اول شب ، نور دهد سبو سبو

 

ایلیا ـ 93/6/23 ـ یکشنبه 03:00 بامداد

 

ماه  /  زخمی  /  بیمار  /  بستری

  • آسیه خوئی