.
نود و هشت درصد از روحانیونی که در ایران و در تمامی صحنه های اجتماعی حضور دارند ، نسبت به مقوله هایی تحت عنوان شادی ، رفاه اجتماعی ، موسیقی ، هنر مدرن ، اندیشه و اساساً نسبت به هر پدیده ی جدیدی که شناختی در باره ی آن ندارند ؛ مخالفت و عناد می ورزند.
آنها معتقدند پرداختن به این مقوله ها و رواج و رونق بخشیدن به آنها باعث کاهش و ضعف شدید قدرت حاکم ، در ساختن سربازهای جنگ و نیروهای مخلص و فداکار می شود. !!!
متأسفانه با توجه به سخنان اخیری که از تریبون قشر روحانیون و مذهبیون در تمامی گوشه ها و کنارهای این مملکت به گوش می رسد ، چنین نتایجی به نظر می رسد که :
1- آنها خواسته یا ناخواسته ، آگاهانه یا ناآگاهانه سعی در القاء این موضوع دارند که مذهبی که نمایندگی آن را به دوش می کشند با مقوله هایی به نام شادی ، رفاه اجتماعی ، موسیقی ، هنر مدرن ، اندیشه و اساساً نسبت به هر پدیده ی جدیدی که شناختی در باره ی آن ندارند ؛ مغایرت تام دارد.
2- آنها تعمداً و آگاهانه سعی در تثبیت و تحکیم نگرش تک محوری ، متعصانه و بسیار محدود مذهبِ "خودپرداخته" و "خوداندیشیده" ی خویش دارند و بر همین اساس است که استادان و اندیشمندان را از تحقیق و تفحص در تمامی گستره های حوزه ی جهانیِ علم ، هنر ، عرفان ، اندیشه و سبک زندگی و همچنین تدریس این موضوعات منع می سازند.
افسوس. کاش همه ی روحانیون در هر مملکت و در هر سرزمین از این کره ی خاکی می دانستند : با کشیدن حصار بر گرد برکه ی مذهب و اندیشه ی شان ، جامعه و کشور خود را تبدیل به مرداب و مانداب خواهند ساخت در حالیکه ریشه ی لغوی مذهب ، کلمه ی "ذَهَب" به معنای رفتن و جاری شدن همراه با جریان هاست.
.
.
- ۰ نظر
- ۱۸ شهریور ۹۵ ، ۱۵:۱۲