ویرگول ، سرِ خط ،

ویرگول ، سرِ خط ،

سلام سلام ...
من زنده ام !
من باز هم زنده ماندم !
و همچنان با نام "او" مغازله دارم
یعنی
گنبد مینا را می بینم
عطر گل مینا را می نوشم
و آواز طرب انگیز پرنده ی مینا را می شنوم
یعنی
حالِ دلم در این میناکاری ها
خوبِ خوب است.

حتا در سماعی که
از زخم های پی درپی
دچارش می شوی
و زمین و آسمان
ترانه خوان تو می شود ؛
جبرئیل
چتر بال های سفیدش را
روی سرت می گیرد
و با لب های بی حرکت می گوید :
"آرام باش".

یعنی
من لال هم نیستم ،
ویرگول ،
سرِ خط ،

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب
مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

میهمانی خداوندان

شنبه, ۹ مرداد ۱۳۹۵، ۰۷:۱۱ ق.ظ

.

از وقتی خدا
به دعوت شما پایین آمد
و همه او را در چهره ی یکدیگر به راحتی دیدند ، 
گفتند اگر او نباشد 
چه کسی خواهد گفت که ما هستیم ؟!

.

آنها بر خوان های مکرمی که گسترانیده بودید
نشستند و هرگز برنخواستند
میهمانان ناخوانده و خداوندگاران بسیاری
که اینک از استخوان های او ارتزاق می کنند.

.

ای کاش آبروداری می کردید
و خدایی را که خلق کرده بودید 
نمی کشتید.

.

خدای من نه از فربه گی شما جان می گیرد
نه از نزاری شما فرسوده می شود
خدایی که فریاد می زند :
شما هرگز نبوده اید.
.

.
آسیه خوئی ـ اردیبهشت 1381 
(شعری از مجموعه ی "ایلیا" ـ ص 61 )

.

.

  • آسیه خوئی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی