روضه ای از جنان
نمایی از رود "کرخه"
که در قدیم مستقیم وارد دریای خلیج فارس می شده است درحالیکه اکنون به باتلاق هویزه فرو می رود!!
.
.
.. « « روضه ای از جنان » » ..
کجا می بریدم شتابان ؟ اجازه دهیدم همین جا بمانم
همین جا کنار همین رحل قرآن وُ این شمع تابان بخوانم
.
چگونه توانم از این منزل پُر طراوت از اصوات جبریل
به همراهی کاروان بازگردم ؟ که اینجاست آرامِ جانم
.
اگر باز هم پافشاری کنید آنچنان روضه از شمع خوانم
که آواز پَرهای جبریل برجوشد از روضه های جنانم
.
کجا می روید ای شما شهریان ؟ شهر، پُرقال وُ اینجا پُر از حال*
مقالات بی حالتان با چه نوری فروزد مکان وُ زمانم ؟
.
در اینجا کنار همین قمقمه ، تشنگی های خود را بجوئید
شبی بین نهرین ، شما را به لب های اروند وُ کرخه رسانم
.
من از غلغل خالی قمقمه تا لبان پُر از شبنم ِ سرخ ،
وَ از تلخی رود بر کامشان ؛ شهد می نوشد اینجا دهانم
.
شما جای جای چنین خانه ای اشک شمع ام ندیدید آیا ؟
به دودی که از سقف آن ، لایه لایه زدودم چنین بی گمانم
.
شکوهی که در کاخ هاتان زراندود گشته به یک جو نیرزد
سرانگشتی از دودِ این سقف کوتاه را می خرم بر جهانم
.
شما بازگردید وُ بر سفره های پُر از رنگ هاتان نشینید
خدا از همین نخلِ بی سر ، به دامن رطب ریزد از آسمانم
.
.
آسیه خوئی ـ 91/1/6 ـ هویزه ( پس از دیدار سنگرها و اتاقک های شهیدان )
.
.
*پ.ن : سطری از وصیت نامه ی شهید "حسن خردمند" :
در شهر ، قال است و در اینجا ، حال.
.
.
اروند و کرخه / نخل بی سر / آواز پرهای جبریل
تعداد بازدید کننده های این پُست : 181 نفر
- ۹۴/۰۳/۱۱